اسلام راستین – اسلامشناسی به زبان ساده (1)
احمد علوی تبار – مهر 1401
چکیده
طبق آمار سالهای اخیر، حدود یک چهارم جمعیت دنیا را افرادی تشکیل میدهند که اعتقاد دینی خود را از دین اسلام گرفتهاند. اما بیشتر این افراد آشنایی اندکی با حقایق اسلام راستین دارند و دیدگاههای آنان درباره اصول عقاید و احکام این دین بسیار متفاوت و عملکردشان متفرق است.
افراد بسیاری کوشیدهاند از دین اسلام برای مقاصد توسعهطلبی دنیایی استفاده کنند. برخی از آنان، دیگر افراد غافل را در دامهای فریب فرهنگی و سیاسی گرفتار کرده و به تعصبورزی نادرست دینی و جنگافروزی کشیدهاند.
انقلاب اسلامی ملت ایران در دنیای زیر نفوذ نظام سلطهگری ظالمانه جهانی، جلوهای از بیداری دلهای زیر سلطه نفس کاذب دنیوی بوده است. بسیاری از مشکلات رهپویی باطنی و آزادسازی و پاکسازی سرزمین مقدس و پربرکت دل، در افت و خیزهای این انقلاب جلوهگرند. نظام سلطهگری ظالمانه جهانی تاکنون ضربات سختی را به ویژه در عرصه فرهنگی و اقتصادی بر پیکر این انقلاب وارد کرده است. ضعفهای عملکرد نظام جمهوری اسلامی موجب افزایش تأثیرگذاری مخرب تبلیغات دشمنان شده است بهگونهایکه بسیاری افراد را نسبت به اساس اسلام و انقلاب بدبین کردهاند. امید است نگارش این مقاله به روشنگری درباره حقایق اسلام، کاهش اختلاف نظر میان مسلمانان و اصلاح و تقویت نظام جمهوری اسلامی یاری رساند.
بخش اول – اسلام راستین
مقدمه
روح و جسم انسان در عالَم دنیا در معرض انواع آفات و خطرات قرار دارد. بیشتر انسانها در مراحل آغازین زندگی دنیایی، امکان دستیابی به هشیاری لازم را ندارند. (1)
واژه اسلام در زبان عربی از ریشه سلم است. سلم به معنی سالمشدن و رهایی یافتن از آفات است. آفات شامل همه عواملی است که میتوانند برای سلامت روح و جسم انسان زیانآور باشند.
واژه سلام (که از نامهای خداوند است) نیز از ریشه سلم و به معنی ایمن، ایمنیبخشنده و ارسالکننده انرژی مثبت و حیاتبخش است.
اسلام به معنی تسلیمشدن به خدا و پذیرفتن قلبی راه و روش زندگی سالم، رحمتگستر و حیاتبخشی است که خداوند برای رشد روحی انسانها و فعالشدن قابلیتهای الهی آنها معرفی فرموده است. اما خداوند هیچکس را به پذیرش دین هستیبخش خود مجبور نکرده است، دینی که دل را از غفلت و تاریکی کمبود هشیاری و خِرد الهی نجات میدهد. (2)
همه پیامبران الهی پیامآور اسلام راستین بودهاند. اما خاتم پیامبران، حضرت محمد (ص)، کاملترین پیامهای وحی را با عنوان آیات قرآن ارائه داده و برخی از اصحاب ایشان آنها را جمعآوری کردهاند.
قرآن کریم و اهل بیت باطنی خدا، دو یادگار گرانبهای پیامبر خِرد و عشق
حقایق قرآن کریم مانند یک رشته معنوی از نور مقدس خداوند است که بخش فوقانی آن بدون شکل و در مرتبه هستی عالی الهی، و پایین آن، شکلیافته با کلمات و مفاهیم دنیایی است. در واقع، قرآن کریم جلوهای از گنج عظیم خِرد الهی است و خداوند اصل آن را در قلب معنوی انسانها نهاده است. دستیابی به این گنج باطنی پایانناپذیر، تنها برای دلهای تطهیرشده امکانپذیر است (3). پیامبر اکرم (ص) و بسیاری رهپویان راستین راه خدا به این گنج حقیقی مکنون در سرزمین قلب معنوی خود دست یافتهاند. (4)
پیامبر اکرم (ص) به پا دارنده دین راستین خدا و ولیّ و رهبر الهی مؤمنان بودند. برخی از مهمترین ویژگیهای ایشان را در مقاله ”خورشید حقیقی …“ آوردهایم. نائلشدن امیر مؤمنان علی (ع) به درجه عالی خِرد الهی و مقام جانشینی (خلافت) باطنی خداوند در عالَم پایین (دنیا) یعنی مقام ادارهکننده عالَم پایین در فضای باطنی و ولایت و امامت (سرپرستی، هدایتگری و پیشوایی) الهی مؤمنان، دلیل روشن دیگری بر حقانیت دین اسلام و وعده خداوند است.
پس از پیامبر اکرم (ص)، همواره یکی از اهل بیت باطنی خدا و پیامبر، یعنی امام علی (ع) و جانشینان حقیقی ایشان که دارای طهارت باطنی کامل و برخوردار از خِرد الهی بودهاند، هدایت مؤمنان را در فضای حقیقی باطنی به عهده داشتهاند. در بخش دوم مقاله به این مطلب خواهیم پرداخت که چرا ادعای خلافت از سوی سه خلیفه ظاهری پس از پیامبر (ص) و نیز خلفای ظاهری اموی، عباسی و عثمانی باطل بوده است.
قرنهاست که بخشی از مسلمانان، بیشتر به خاطر دوستداشتن اهل بیت (ع)، شیعه نامیده میشوند. اما تشیع راستین در اسلام به معنی پیروی از مشی معنوی امیر مؤمنان امام علی(ع) و دیگر اعضای مطهر بیت معنوی خدا و پیامبر خداست.
آفرینش انسان
خداوند تمام قابلیتهای عالی الهی (از جمله توانایی تولید درجات بالای انرژی حیاتی الهی بهمثابه خورشید حقیقی و قائم بهقسط شدن در فضای باطنی) را در دل ما انسانها قرارداده و برای فعالسازی این قابلیتها و تقرب و معرفت هرچه بیشتر ما بهخودش و بهرهمندی از هستی عالی الهی، ما را به عالَم دنیا آورده است(5). دنیا بهمعنی جایگاه پایین و پست است. هشیاری مخلوقاتیکه در عالَم دنیا زندگی میکنند، از جمله جنیان و حیوانات، بسیار پایینتر از هشیاری الهیست. شیاطینکه از جنیاناند، خطرناکترین مخلوقات عالَم دنیا برای بشرند.
زندگی ما انسانها با بدن دنیایی در عالَم دنیا، برای مواجهشدن با انواع مسائل و مشکلات (آزمونهای الهی) و تلاش برای پاسخگویی مناسب به آنها، مرحلهای ضروری از زندگی ماست. برای همهی انسانهای دارای قوه تعقل، اختیار انتخاب روش برخورد با مشکلات زندگی دنیایی و امکان بهتر یا بدتر شدن وضعیت روحیشان وجود دارد. خداوند ما را برای ماندن و سرگرمشدن در حیات و هشیاری محدود و جانکاه دنیایی نیافریده و به مردان و زنان مؤمن رهپوی راه خدا وعده حیات پاک و متعالی دادهاست.(6)
دنیا محلی بسیار ناامن برای انسانهایی استکه به خداوند ایمان نمیآورند و از رهنمودهای او پیروی نمیکنند. علت اصلی سقوط انسانهای خودسر بهمراتب پایین و دوزخی دل، جذب ناخالصیهای دنیایی به قلب معنوی خود با دلبستن به تعلقات دنیاییست. افزایش این ناخالصیها موجب افزایش آسیب به قابلیتهای الهی دل، کاهش سطح ارتباط با خدا و اختلال شدید در تشخیص اولویتهای ارزشی میشود (مطففین16-13). شرکورزیدن به خدا (نگرش غیرتوحیدی) که همان دلبستن به مال و مقام دنیایی و تمایل به توسعهطلبی دنیاییست، ممکناست افرادی را به ثروت و قدرت ظاهری و موقت برساند، اما کیفیت روحشان را کاهش میدهد. بدین ترتیب، آنان در صورت توبهنکردن (عدم بازگشت به راه خدا)، خود را از دستیابی به مراتب عالی هستی محروم میکنند.
تنها با پیروی از رهنمودهای الهی استکه ما انسانها میتوانیم با اصلاح نگرش و رفتارهای خود، خلوص و سلامت دلمان را تأمین کنیم و به سطح بالاتری از حیات و هشیاری نائل شویم. امنیت حقیقی و پایدار برای روح انسان و محافظت کافی برای جسم و امکانات دنیایی او، در سطوح بالاتر حیات و هشیاری امکانپذیر است.(7)
روح کاذب دنیوی در چاه انرژی منفی دنیا
از آنجاییکه هشیاری بیشتر انسانها در آغاز زندگی دنیوی در مقایسه با هشیاری الهی در سطح بسیار پایینی قرار دارد و بیشتر والدین، مربیان و تأثیرگذاران نیز بهره چندانی از هشیاری و خِرد الهی ندارند، جاذبههای فریبنده و کاذب دنیا میتواند موجب شود که بسیاری از انسانها در مسیر گمراهی قرار گیرند و ناآگاهانه سرزمین پُرقابلیت قلب معنوی خود را بهتدریج به دشمنان مفسد خود واگذار کنند. بدین ترتیب، قلب معنوی پُرقابلیت غافلان، با جذب ناخالصیهای دنیوی، به چاه انرژی منفی دنیا فرو میرود(8).
قلب معنوی در این وضعیت بیش از پیش توانایی تشخیص حق و باطل و ارزیابی سود و زیان واقعی را از دست میدهد. در واقع، چیزهایی را با ارزش تلقی میکند که فاقد ارزش حقیقیاند. میتوان گفت که در اثر بنا شدن تدریجی یک نظام ارزشی نادرست در قلب معنوی انسان، یک روح کاذب دنیوی در درون او شکل میگیرد که نفس کاذب طغیانگر یا نفس امّاره نامیده میشود. برای نفس کاذب دنیوی، بالاترین ارزش، حفظ و توسعهی منافع دنیویست و اصول اخلاقی، تنها در این چارچوب تعریف میشوند. ریشه همه اختلافات، رقابتها، نامهربانیها، فریبکاریها و جنگها در همین کوردلی است. معمولاً دلهای بیشتر مردم دنیا کم و بیش زیر سلطه نفس کاذب دنیوی و در گمراهی قرار دارد(9).
چاه انرژی منفی شامل همه حالتهای ظلمانی و دوزخی قلب معنوی است بهطوریکه ترازهای پایینتر آن متناظر با دلبستگی دنیوی بیشتر و هشیاری کمتر است. برخی افراد نسبت به ضربات هشدارهای درونی و بیرونی خداوند پاسخهای نسبتاً بهتری دارند. آنان کسانی هستند که ضمن پایینرفتن در چاه انرژی منفی، تمام سرزمین دل خود را به دشمنان اشغالگر واگذار نکردهاند. میتوانگفت که آنان با برخی رفتارهای شایسته، هم جای پاهایی برای بازگشت و رستگاری گذاشتهاند و هم بیش از حد فرو نرفتهاند(10).
هر فرد، تنها در چارچوب طرحهای اصلی و پنهانی الهی به انتخاب مسیر زندگی خود میپردازد و یکی از چندین مسیر طراحیشده و مقدر را در پیش میگیرد. انسانها میتوانند در مواجهه نسبتاً مناسب با مشکلات زندگی دنیوی بهتدریج به درجات روحی بسیار بالایی برسند تا جاییکه ولیّ خدا و جانشین او بر روی زمین شوند. دامنه اختیارات انسانهای با تقوا میتواند به بینهایت میل کند(11).
شاخصهای اصلی اسلام راستین
بهبود وضعیت دل و فعالسازی قابلیتهای الهی آن مستلزم پذیرش ولایت خداوند و اولیای الهی و اهتمام به تقوا و عملکرد رحمانی و سلامبودن باطنی برای همه مخلوقات است. خداوند شاخصهای اصلی دین راستین خود را زیر عنوان تقوا بیان فرموده است(12). در فرهنگ قرآنی، مفهوم تقوا، عملکرد رحمانی را نیز شامل میشود.
تقوا به معنی مراقبت بر حفظ دل از هر پلیدی و ناخالصی، با خویشتنداری و عملکرد رحمانی است. عملکرد رحمانی به معنی نیات و اعمال خالصانه، صادقانه و درستکارانه، و تعامل خویشتندارانه، محترمانه، منصفانه، مهرورزانه و کریمانه با دیگران است. با اهتمام به تقوا و عملکرد رحمانی، نفس کاذب دنیوی به تدریج مهار و از سلطنت بر سرزمین دل و اخلالگری در آن بازداشته میشود، سطح هشیاری دل و توانایی تشخیص حق و باطل افزایش مییابد، امکان برقراری ارتباط معنوی مؤثرتر با خداوند فراهم و دستیابی به مراتب عالی هستی تسهیل میشود. (13)
باید توجه داشت که برخی رهنمودهای الهی اساسیاند و در هر شرایطی ثابت و موجه و لازم الاجرا هستند. برخی نیز وابسته به شرایط فردی و اجتماعیاند و ممکن است تغییر کنند. قرآن کریم به امکان منسوخشدن برخی آیات و احکام الهی و جایگزینی آنها با آیات و احکام مشابه یا مناسبتر اشاره کرده است. (14)
تغییر برخی احکام اسلام با رشد معنوی فرد و بهبود فرهنگ جامعه
خداوند متعال رشد معنوی انسان را ارزش حقیقی معرفی کرده و در هر شرایطی، مردمان را به رفتارهای بهتر توصیه فرموده است. با افزایش شعور و بصیرت هر رهپوی راه خدا، انتظار خداوند از او بیشتر میشود. مثلاً افراد رشدیافتهتر، به حکم خمس (یعنی پرداخت یک پنجم درآمد سالانه) بسنده نمیکنند و تمام دارایی و زندگی خود را طبق رهنمودهای راهنمای الهی در راه خدا و بنای حیات متعالی خود صرف میکنند.
بسیاری از رهنمودها و احکام الهی، از جمله رهنمودهایی که در آیات 178، 237 و 271 بقره، 148 و 149 نساء، 126 نحل، 40 تا 43 شوری و 7 طلاق آمده است، به سطح رشد معنوی مسلمانان بستگی دارد. مثلاً انواعی از قصاص در شرایط اجتماعی خاصی برای پیشگیری از هرج و مرج و نظمبخشیدن به جامعه ضروری بوده است. خداوند ضمن اشاره به مفید بودن قوانین قابل انعطاف قصاص، تأکید فرموده که عفوکردن بهتر از انتقام و قصاص و حتی بهتر از شکایت و دادخواهی است.
بهبودی که اسلام در عصر ظهور خود در حقوق انسانی و اجتماعی و توسعه خِردورزی ایجاد کرد، همه آن چیزی نبود که پس از آن دوران بر پایه ارزشهای اسلامی میتواند تحقق یابد.
حقوق اساسی در عصر حاضر با شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بسیار متفاوت با شرایط اعصار گذشته، شامل حقوق انسانی و اجتماعی برابر هر عضو جامعه به عنوان یک انسان از تقسیم عادلانه فرصتها و امکانات و نیز حقوق آزادیها و مشارکت سیاسی است. در بسیاری از موارد، از جمله حقوق زنان، ضرورت اصلاح احکام حقوقی و کیفری انکارناپذیر است. از نگاه اسلام، زنان در ارزشهای الهی و انسانی و قابلیت رشد معنوی تا عالیترین مراتب، تفاوتی با مردان ندارند.(15)
حقوق اجتماعی، سیاسی و مالی زنان در اسلام
در عصر ظهور اسلام، زنان از ابتداییترین حقوق انسانی و اجتماعی محروم بودند و جزء دارایی پدر یا شوهر محسوب میشدند. اسلام، هم بر حرمت و کرامت انسانی زنان و هم بر حقوق اجتماعی، سیاسی و مالی آنان تأکید کردهاست. از جمله این حقوق، حق انتخاب همسر، حق وکالت در طلاق، حق مالکیت و کسب درآمد، حق ارث، وصیت، دیه، مهریه و نفقه، حق گواهیدادن، حق بیعت، آزادی بیان و مشارکت در جهاد و امور سیاسی است.
برخی تفاوتهای حقوق زنان و مردان در اسلام (از جمله شرکت در جهاد ابتدایی، ارث و گواهیدادن در امور مالی)، برای حفظ لطافت و پاکی روح زنان (با ویژگی آرامشبخشی به همسر و ایفای نقش مؤثرتری در تربیت فرزندان) و به علت مسئولیت سنگینتر مردان در تأمین معیشت خانواده بودهاست. در واقع، اسلام زنان را از شرکت در جهاد ابتدایی و درگیری فراوان در امور مالی (که احتمال آلودگی روح را افزایش میدهد) معافکرده (عافیت بخشیده) است. قرآن کریم در چند مورد برای گواهیدادن زن یا مرد تصریحی ندارد و تنها در امور مالی اولویت را به گواهیدادن مردان دادهاست (بقره 282).
احکامی مانند حجاب نیز برای حفاظت بیشتر از حریم زنان و حفظ عفت عمومی است. البته در شرایط عصر حاضر، قانونیکردن برخی برتریهای حقوقی مردان و نیز سختگیری بیش از حد درباره نوع خاصی از حجاب برای زنان موجه نیست. وضع قوانین بهتری برای جلوگیری از هرگونه ستم مردان به زنان و نیز برای حفظ عفت عمومی، حقوق شهروندان و امنیت منتقدان ضروریست. هیچ مخالف غیرمعاندی را نباید از حقوق انسانی و شهروندی محرومکرد. و آنچه راهنمایان الهی از زنان و مردان مؤمن انتظار دارند را نباید بهطور کامل از دیگر افراد انتظار داشت.
تا اوایل قرن بیستم میلادی، بیشتر زنان غربی حق رأی و حق استفاده آزادانه از اموال خود را نداشتند. ادعای آزادی زنان در جوامع غربی، اساساً پوششی برای استفاده از زنان به عنوان نیروی کار ارزان و نیز سوء استفاده جنسی بیشتر از آنان بودهاست. رفتاری که در فرهنگ فریبکار و فاسد غرب با زنان شده (و همچنان به رغم اعتراضهای زنان ادامه دارد)، در جهت نابودکردن کرامت زن و تزلزل شدید در بنیان خانواده است.
مبنای وجاهت احکام اسلام
اساس شریعت و مبنای وجاهت احکام اسلام، حفظ سلامت و بهبود وضعیت دلها و ارتقاء امنیت و سلامت معنوی و فرهنگی جامعه و رشد اقتصادی متوازن آن است. پایبندی به رعایت احکام پایهای اسلام مانند مهرورزی و صدق و عدل و انصاف و عدم تعدی به حقوق دیگران، از الزامات نظامسازی اجتماعی در اسلام است. به عنوان مثال، حق مالکیت و تولید (از جمله در محصولات فرهنگی) و تجارت و قوانین بانکی و مالیاتی را باید به گونهای تعریف، قانونگذاری و اجرا کنند که موجب تقویت و گسترش گرایش به سودجویی و توسعهطلبی دنیوی و رانتخواری و فساد اقتصادی و اتلاف منابع انسانی و اقتصادی نشود و به ارتقاء سلامت معنوی و رشد اقتصادی متوازن جامعه یاری رساند.
احکام حقوقی و کیفری اسلام در شرایط گوناگون فردی و اجتماعی، بر اساس اصل حفظ و تطهیر حریم مقدس قلب معنوی انسان از هرگونه آلودگی و فساد، و مصالح حفظ و ارتقاء امنیت و سلامت معنوی جامعه مسلمانان، توسط اولیای خدا و راهنمایان الهی راستین از آموزههای الهی استنباط و تنظیم میشود(16). بسیاری از مسلمانان غیرشیعه و بسیاری از شیعیان ظاهری نتوانستهاند ضرورت پذیرش امامت و رهبری اولیای خدا را تشخیص دهند. (17)
شاخصهای اسلامیبودن نظام اجتماعی
مسلماً شاخصهایی مانند اقتدار و امنیت ملی، رشد علمی، فنی و اقتصادی، ارتقاء سطح معیشت مردم، و رعایت عفت عمومی برای جامعه مسلمانان بسیار مهماند. اما دیگر شاخصهای مهم اسلامیبودن نظام اجتماعی عبارتند از: کاهش فساد و اسراف، استفاده بهینه از منابع انسانی و اقتصادی، التزام به انصاف و اعتدال در روابط اقتصادی و اجتماعی، تأمین پاکی و سلامت فضای سیاسی، فرهنگی و معنوی جامعه، بیمه فراگیر و هماهنگ، آموزش رایگان، دادگری حقمدارانه، رحمانی و شفاف، پرهیز از خشونت و فریب و ریا، و ارتقاء و رعایت استانداردهای کیفیت از جمله در تولید محصولات فرهنگی. (18)
فرایض ظاهری و الزامات باطنی اسلام راستین
فرایض ظاهری دین اسلام (مانند نماز، روزه، زکات، حج و …) برای کمک به فراهمسازی زمینه رشد باطنی است. ادب، اخلاص و حضور قلب در انجام همه فرایض از لوازم مهم تقرب به خداوند است. اگرچه فرایض ظاهری دین اسلام تاکنون پرمعناترین و مفیدترین آداب ظاهری دینی بوده است، اما رشد باطنی لزوماً وابسته به انجام این فرایض نیست. الزامات قطعی و تغییرناپذیر (و البته اختیاری) اسلام راستین عبارتند از:
1- توحید
ایمان به خدا و پرستش خالصانهی او که تنها معبود حقیقی است.
2- نبوت
ایمان به این حقیقت که حضرت محمدص پیامبر خداست و رهنمودهای نجاتبخش و رشددهنده را از جانب خداوند ارائه داده است.
3- معاد
ایمان به زندگی فرادنیایی؛ ایمان به امکان تقرب به خداوند، فراتر رفتن از حیات و هشیاری محدود دنیایی و نیل به هستی عالی الهی.
4- امامت
پذیرش ولایت و امامت راهنمایان الهی حقیقی. (19)
5- عدل
ایمان به این حقیقت که عدالت الهی همواره در فضای حقیقی باطنی برقرار است و خداوند حق هیچکس را ضایع نمیکند.
6- رهپویی باطنی راه خدا
اهتمام به حج و جهاد باطنی در راه خدا با نماز و روزه و انفاق باطنی (اصلاح بدون افساد سرزمین پربرکت قلب معنوی خویش).
نماز باطنی به معنی اهتمام به چرخش قبلهی قلب معنوی از جاذبههای کاذب دنیا به سوی معبود حقیقی و برقراری ارتباط معنوی مؤثر با اوست. نجاسات باطنی که همان ناخالصیهای دنیوی قلب معنویاند، قبلهی دل را منحرف و نماز باطنی را باطل میکنند یا کیفیت آن را کاهش میدهند. از نشانههای نماز باطنی، توجه و ذکر قلبی و تلاش مجدانه برای درک و عمل به رهنمودهای الهی و اصلاح و بهبود وضعیت دل با اصلاح نیات و رفتارهای خود است. این اهتمام و تلاش برای اصلاح و بهبود وضعیت دل و تقرب بیشتر به خداوند، حج حقیقی و برترین جهاد در راه خدا محسوب میشود. رهپوی راه خدا، به تدریج با نیل به درجه بالاتری از نگرش توحیدی، درک میکند که همه مخلوقات، مأموران خداوندند و با پاسخگویی مناسب میتوان به وحدت با او نائلآمد.
روزهداری باطنی به معنی پرهیز از حرامخواری دنیایی و ناخالصخواری معنوی و خودداری از هرگونه ظلم و فساد است. زکات و انفاق باطنی، ارسال انرژی مثبت دل به همه مخلوقات است. کمک به دیگران با ثروت دنیایی، محدود و بسیار محتمل است که همراه با تفاخر و منتگذاشتن باشد. اما عطای دل با انرژی حیاتی الهی، میتواند فراگیر، مخفی، بیتوقع، بیمنت و شفابخش باشد و البته کاستیناپذیر است.
باید توجه داشت که اولیای خدا آداب ظاهری دین را ترک نمیکردند. زیرا بیشتر مؤمنان منزلت والای یگانگی ایشان با ساحت قدسی هستی عالی الهی را درک نمیکردند. قلب معنوی امیر مؤمنان علی(ع) به منزلت مسجد الحرام حقیقی و مقام شهید باطنی رسیده بود. اما ایشان با مشیت الهی موافق بودند که شهادت ظاهریشان در اثر ضربتخوردن در حال انجام فریضه نماز ظاهری در مسجد ظاهری باشد.
امر به معروف و نهی از منکر
یکی از مهمترین و حساسترین فرایض دین اسلام، امر به معروف و نهی از منکر است. معروف در این فریضه به معنی نگرش درست به زندگی و چگونگی غلبه بر مشکلات آن در راستای اصلاح و بهبود وضعیت دلهاست. منکر به معنی هر نگرش و عملکردی است که به قابلیتهای الهی دل آسیب میرساند و موجب فساد در سرزمین دل و در جامعه میشود. خداوند امر به معروف و نهی از منکر را بر اولیای الهی و رهپویان راستین راه خدا که زیر نظر و سرپرستی راهنمایان الهی حقیقی طی طریق میکنند و مطیع اوامر ایشانند، مقرر فرموده و از تحمیل دین و سلطهگری بر مردم نهی کرده است. (20)
لازم است چند نکته مهم را درباره این فریضه الهی در نظر داشته باشیم:
1- صلاحیت هدایتگری
امر به معروف و نهی از منکر برای هدایت و اصلاح فرد و جامعه است. بدیهی است کسی که میخواهد دیگران را (با سخنگفتن رو در رو یا از طریق رسانهها و محصولات فرهنگی) هدایت کند، باید خودش هدایتیافته باشد. برخی از نشانههای مهم هدایتیافتگی عبارتند از: ثبات قبلهی دل به سوی حق (نه مال و مقام و جاذبههای کاذب دنیا)، ساده زیستی، توانایی تشخیص حق و باطل، اهتمام به پرهیز از تکبر و هرگونه ظلم و فساد، هوشمندی و تجارب فراوان در حل مشکلات فردی و اجتماعی با صبر و استقامت و اخلاق نیکو. (21)
2- موعظه خویشتن
بر هر مسلمان واجب است مراقب نیات و رفتارهای خود باشد و در آزمونهای الهی همواره خود را موعظه و امر به معروف کند و از منکر باز دارد. (22)
3- بهترین نوع تأثیرگذاری مثبت
تا زمانی که در مراحل پایهای رهپویی راه خدا قرار داریم یعنی پیش از رستگاری از چاه انرژی منفی دنیا، بهترین نوع تأثیرگذاری مثبت بر دیگران از طریق غیرزبانی یعنی با عفو و گذشت و رفتارهای منصفانه، مهرورزانه و کریمانه است. (23)
4- طریق هدایتگری شایستگان
بر افراد دارای صلاحیت هدایت و ارشاد، فقط جایز است کسانی را ارشاد زبانی کنند که صلاحیت آنان را پذیرفتهاند. آنان میتوانند پیامهای خود را از طریق سخنرانی در جمع رهجویان و رهپویان راه خدا بیان کنند و در صورت امکان، با وسایل ارتباط جمعی و تولید محصولات فرهنگی در اختیار همگان قرار دهند.
5- مسئولیت رهبری جامعه مسلمانان در عصر حاضر
مسئولیت رهبری معنوی و سیاسی جامعه مسلمانان از موارد امر به معروف و نهی از منکر است. این هدایتگری حتماً باید بر اساس اقناع اکثریت جامعه در تشخیص معروف و منکر باشد و با آراء آنان قانونی شود. در نظام سیاسی اسلام، نهاد رهبری سیاسی نیز نظارتپذیر و پاسخگو است، حتی هنگامی که ولیّ خدا و امام معصوم رهبری سیاسی جامعه را به عهده دارد. وظیفه منتقدان منصف در نظارت و بررسی عملکرد حاکمان نیز میتواند از مصادیق امر به معروف و نهی از منکر باشد. بر منتقدان شرافتمند و هشیار برازنده نیست که نظرات و پرسشهای خود را بهگونهای مطرح کنند که مورد سوء استفاده دشمنان اسلام و جامعه مسلمانان قرار گیرد و منجر به تضعیف جریان سالمتر انقلاب اسلامی شود. (24)
6- ضرورت به رسمیت شناختن حق انتخاب پوشش و وضع قوانین مناسب و روشن
همه مردم جامعه باید با قوانین غیرسختگیرانه و روشن مورد توافق اکثریت، به نحو محترمانه ملزم شوند که عفت عمومی و حقوق قانونی دیگران را رعایت کنند. (25)
پیام یکی از راهنمایان الهی معاصر
جناب حاج محمد اسماعیل دولابی (1381-1282 ش) که از راهنمایان الهی معاصر بودند، درباره امر به معروف و نهی از منکر چنین بیان داشتهاند:
” اگر دیدید کسی کار خلافی میکند، سرت را برگردان. این ستّاریت است. ستر خداست. اگر دیدی آدم خوبی است، فقط جاهل است، آن وقت بر میگردی با روح صفا و یگانگی با خدای خودت با او صحبت میکنی.
اول خودت معروف شو و چشمت را آلوده به خلاف دیگران نکن. چون اگر نگاه کردی و اذیّت شدی، نمیتوانی حق او را ادا کنی. ولی وقتی سرت را برگرداندی و به حال خود آمدی، خیرخواه او میشوی. نگاه میکنی میبینی آدم بیچارهای است. با یگانگی با هم صحبت میکنید. یک وقت میبینی علاج شد.
در امر به معروف و نهی از منکر نباید سِرّ افراد را شکافت وگرنه میگوید: به شما چه؟ اگر قصد شما هدایت است و پردهاش را بدری بدتر میشود. خدا دوست ندارد. بلکه با سلام و علیک و حال و احوال، با ملاطفت و نرمی، با هم صحبت میکنید. او هم خودش میفهمد.
امر به معروف و نهی از منکر خیلی لطایف دارد. اگر حقش را ادا کنی، شخصی را که امر به معروف کردهای مُبلّغ مقصد شما میشود. ولی اگر اذیّت شد، مخرّب مقصد شماست. هر جا برود میگوید: اینها بدجنسند، چنین و چنانند.
اگر از شما اخلاق و صفا و وفا و یگانگی دید مُبلّغ مقصد شماست. هرجا بنشیند میگوید: آدمهای خوبی هستند، خیلی با اخلاق با من حرف زد، خیلی مرا درست کرد، به داد من رسید، اصلاً مرا نجات داد.“ (26)
منابع و توضیحات
1- نگاه کنید به بخش سوم مقاله ”خورشید حقیقی – شرحی بر شعر پیامبر خِرد و عشق“.
2- قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیات 256 و 257. (برخی غرضورزان با استناد به عملکرد مسلمانان ظاهریِ ظالم و سلطهگر و مفاد بخش ناخالص متون اسلامی، تلاش کردهاند اسلام را دینی تحمیلگر جلوه دهند.)
3- واقعه 79-77. (هشیاری دل که برتر از هشیاری عقل محدود دنیویست، در فرایند تطهیر دل افزایش مییابد. بدون تطهیر دل و تنها با تفکر فلسفی و روشهای هرمنوتیک نمیتوان به باطن قرآن راه یافت. معرفت به ذات خداوند نیز نه با روش عقلی بلکه با شهود دل مطهر امکانپذیر است. و تفکر در آن را نهی کردهاند.)
4- نجم 18-1، … امام صادق(ع): هرکه از دنیاطلبی بپرهیزد، خدا حکمت را در دلش قرار میدهد… (الکافی، ج2، ص128)؛ امام سجاد(ع): خدایا، تو را به (یاری) تو شناختم و تو مرا به هستی خود هدایت فرمودی… (دعای ابوحمزه ثمالی)
5- بقره 34-30، تین 4 و 5، ص 71، 72 و 20، طه 41، واقعه 79-77، انفال 29، … حدیث قدسی: ”من در زمین و آسمانم نمیگنجم اما قلب بنده مؤمنم مرا در خود جای میدهد.“(بحار الانوار، ج 55، ص 39، المحجة البيضاء، ج 5، ص26) ”بندهام مرا اطاعت کن تا تو را مانند خود قرار دهم…“(کلیات حدیث قدسی، ج 1، ص 709)
6- آلعمران 14، 15، 196 و197، انعام 32، توبه 38، یونس7 و 8، نحل97، طه 131، قصص 60، عنکبوت 64، شوری36، حدید 20، صف 12-10، اعلی16 و 17، …
7- چرخه اصلاح نگرش و عملکرد و افزایش مایه معرفتی و هشیاری دل
اصلاح نگرش و عملکرد طبق رهنمودهای الهی، مایه معرفتی و هشیاری دل را افزایش میدهد. افزایش مایه معرفتی به نوبه خود به اصلاح بیشتر عملکرد یاری میرساند و این چرخه ادامه مییابد.
8- تین 4 و 5.
9- انعام 117-115، …
هیچ اندیشمند شرقی یا غربی، متدین یا غیرمتدین، بدون اهتمام به تزکیه نفس و تنها با تکیه بر عقل محدود دنیوی، راهی به رستگاری و خِرد الهی نیافته است و نخواهد یافت (شمس 10-1).
10- تین 6، مریم 72، …
11- آلعمران 133.
12- بقره 5-2، 46-40 و 177، آلعمران 14، 15 و 136-130، مائده 2 و 8، قصص83، …
13- اعراف 201، انفال 29، 46 و 47، آلعمران 15، فرقان 63، لیل 7-5، …
14- بقره 106، رعد 39، نحل 101 و 102، …
15- آلعمران 195، نساء 124، توبه 71 و 72، نحل97، احزاب 35، غافر 40، فتح 4 و 5، حجرات 13، حدید 12، …
16- اعراف 142.
راهنمایان الهی راستین، فقیه یعنی دانا و مشکلگشا هستند و مسلماً در عصر حاضر به الزامات نوین نظامسازی اجتماعی و ارزشهای حقوقی- سیاسی نوین جامعه توجه اصلاحگرانه دارند. نور امام حق از طریق آنان به تدریج در سرزمین دل رهپویان راستین دین خدا تجلی میکند. این نور، چنانکه در دعای ندبه مورد اشاره قرار گرفته، ناراستیها و انحرافات از دین خدا را اصلاح و شرایط تطهیر دل و فعالسازی قابلیتهای الهی آن را فراهم میکند. فقاهت تنها با مطالعه حاصل نمیشود بلکه مستلزم مداومت بر تقوا و عملکرد رحمانی زیر نظر راهنمای الهی است. مراقبت بر گفتار، درستکاری، حیا، پاکدامنی، انصاف، اعتدال، تواضع، و عفو و انفاق باطنی در مقابل بخلورزی، دزدی، خشونت، توهین، تمسخر و هرگونه ستم، از مهمترین نشانههای تقوا و عملکرد رحمانی است.
بخش بزرگی از برنامههای تعلیم و تربیت دینی و رسالههای فقهی در جامعه ما، همچنان تمرکز بیشتری بر آموزش ظواهر و پوستههای دین خدا دارند و کمتر به چگونگی راهیابی به مغز این پوستهها میپردازند. ظاهرگرایان به جای پرداختن به شرایط نماز و روزه و حج و جهاد باطنی و چگونگی صیانت از حریم دل و تطهیر و فعالسازی قابلیتهای الهی آن، به احکام فرایض ظاهری دین توجه بیشتری نشان میدهند. مثلاً آنان چیزی درباره پاککنندههای نجاسات باطنی نمیگویند. از جمله پاککنندههای نجاسات باطنی، دزدان و افراد خشناند.
17- آل عمران 105-102، نساء 59، مائده 55، رعد 7، مریم 5 و 6، حدیث ثقلین، حدیث غدیر (پیامبر اکرمص: هر که من مولای او هستم علی مولای اوست)، … (زیدیه میپندارند هر فرزند حضرت فاطمهس که قیام کند و مجتهد عادل باشد، امام حق است. اهل سنت، امام را مجتهد منتخب مردم میپندارند. البته جدل، توهین و دامنزدن به اختلافات میان افراد و میان پیروان مذاهب مختلف، حرام است.)
18- اصلاحات اساسی، تنها راه نجات کشور و بهترین راه معرفی اسلام راستین است.
تشویق ثروتاندوزی خصوصی، ناتوانی از تشخیص و اصلاح ساختارهای اقتصادی مولد تبعیض و فساد، پولیکردن آموزش، و ترویج دنیاگرایی و اخلاق و رفتار ناشایست به ویژه از طریق بخش بزرگی از برنامههای رسانه ملی، از جمله ضعفها، اشتباهها و فرصتسوزیهای بزرگ و پرهزینه (حداقل طی سه دهه اخیر) بوده است.
19- برخی ملزومات اساسی رهپویی باطنی راه خدا و صلاحیت هدایتگری
انسانها برای آموختن هر علم و هنر و حرفهی پرنکته و حساس (از رانندگی تا علوم و فنون پیشرفته)، نیاز به راهنما دارند. آموختن رهپویی باطنی راه خدا، گرچه بسیار آسانتر از فراگیری علوم و فنون پیشرفته است، اما بسیار فراتر و با ارزشتر از آناست. علوم و فنون پیشرفته گرچه از مؤلفههای رشد اقتصادی و امنیت ملیاند، بدون فراگیری آنها نیز میتوان بهره کامل از حقیقت زندگی را دریافت کرد. اما بدون رهپویی باطنی راه خدا زیر نظر راهنمایان الهی حقیقی، نیل به هستی عالی الهی امکانپذیر نیست.
برای آشنایی با راه خدا (راههای آسمان دل) باید از راهنمایان الهی راستین پیروی کنیم. اینان افرادی هستند که توفیق تزکیه نفس یافتهاند و نور هدایتگر امیر مؤمنان امام علی(ع) در دلشان حضور فعال دارد. امیر مؤمنان فرمود: ”آشنایی من به راههای آسمان (معارف الهی) بیشتر از آشناییام به راههای زمین (علوم دنیوی) است.“ بدون تزکیه نفس و تنها با تحصیل علوم حوزوی و دانشگاهی نمیتوان به علم و خِرد الهی و صلاحیت هدایتگری دست یافت. مبادرت به هدایتگری با تکیه بر علوم دینی ظاهری، موجب رسوایی در دنیا و عذاب سخت در آخرت میشود (سوره مبارکه حج 8 و 9).
20- بقره 256، آل عمران 105-102 و 110، اعراف 142 و157، توبه 71، 111 و 112، لقمان17، جمعه 1 و 2، غاشیه 21 و 22، …
21- بقره 157-149 و 185، انعام 56، 82 و 163-161، اعراف 178-175، انفال 29، فرقان 63، قصص 56-52 و 85-83، قلم7-1، …
22- بقره 46-42، مائده 105، انعام56، نحل 90، احزاب 23 و 24، غافر 66، صف 2 و3، جمعه 5، …
23- یکی از بهترین روشهای امر به معروف برای حکمرانان مسلمان، معرفی اسلام راستین با عملکرد حقمحور، رحمانی، عدالتگستر، شفاف، جامعنگر، پاسخگو و مداراگر است.
24- خطاها و عملکرد غیر رحمانی بسیاری از همراهان ظاهری اسلام و انقلاب را نباید به حساب اصل اسلام گذاشت. اسلام راستین، سلام و رحمت بر مردم است.
25- در وضع و اجرای قوانین باید به جمیع جهات و مبانی وجاهت احکام اسلام توجه داشته باشند. نباید اجازه داد که نهادهای قانونی یا فراقانونی امنیت شهروندان و سلامت معنوی جامعه را به مخاطره افکنند.
26- طوبای محبت، ج 1، ص146.
برخی مطالب مرتبط
بررسی انحراف از اسلام راستین – اسلامشناسی به زبان ساده (2)
نکاتی درباره برخی حقایق هستی و اهداف زندگی (1)
نکاتی درباره برخی حقایق هستی و اهداف زندگی (2)
نگاهی به شاخصهای اصلی دین راستین خدا … (1)
نگاهی به شاخصهای اصلی دین راستین خدا … (2)
نکاتی درباره رهپویی دل و مشی معنوی صحیح (1)
نکاتی درباره نظامسازی اجتماعی مبتنی بر ارزشهای دینی (1)
خورشید حقیقی – شرحی بر شعر پیامبر خِرد و عشق (1)
خورشید حقیقی – شرحی بر شعر پیامبر خِرد و عشق (2)
شرحی بر شعر سوز و ساز رمضان (1)
شرحی بر شعر راز حج – حج دل (1)
پرسش و پاسخ درباره برخورد محترمانه
گزیدهای از طوبای محبت – بسم الله
اسلام و قدرت – اسلامشناسی به زبان ساده (5)
پرسش و پاسخ درباره عدالت الهی و امام زمان (عج)
پرسش و پاسخ درباره آمرزش گناهان با گریه بر امام حسین (ع)
جهاد برای آزادسازی قدس جلوهای از جهاد باطنی برای آزادسازی وطن حقیقی
بیداری دل و طلب فرج برای پیمودن راه اولیا – شرحی بر دعای ندبه (1)
چگونه مشکلات زندگی را حل کنیم – شرحی بر شعر با رضا بنشین (1)
دیدگاهتان را بنویسید