نگاهی به شاخصهای اصلی دین راستین خدا و برخی رویکردهای معنوی (3)
احمد علوی تبار – مهر 1400
بخش سوم – نکاتی درباره رویکردهای معنوی تقلیلیافته
رویکردهای معنوی با اهداف و روشهای تقلیلیافته را میتوان به دو دستهی کلی تقسیمبندی کرد:
1- معتقد و ملتزم به پرهیزکاری و مهرورزی و انفاق بر طبق وسع معرفتی برای رشد معنوی، رسیدن به آرامش، غلبه بر مشکلات زندگی دنیوی و درک نسبی حقایق هستی.
2- مدعی نوعی معنویت یا شبه عرفان با عوامفریبی و درآمیختن حق و باطل، با وعدهی سعادت بدون التزام عملی به پرهیزکاری و انفاق.
تنها برای دستهی اول که در آن ویژگیهای رحمانی هویت الهی با مجاهدت و مراقبت نسبیِ مداوم تا حدودی بر طغیانگری و تمایلات شیطانی نفس دنیوی غلبه یافته و ظلم به قلب معنوی رو به کاهش باشد، امکان هدایت به مسیر رشد معنوی صحیح و دستیابی به مراتب والای هستیِ دل وجود دارد. (1)
نمونهی نسبتاً شفافی از رویکردهای معنوی دستهی اول، رویکرد وِین والتر دایر (2015-1940 م) به معنویت است. بسیاری از منتقدان، برخی ضعفها و ظرفیتهای چنین رویکردی را مورد بررسی و ارزیابی قرار دادهاند. اما به علت عدمآشنایی کافی با شاخصهای اصلی دین خدا و سطحینگری در شریعت اسلام، از تشخیص صحیح برخی موارد ضعف و قوت آن بازماندهاند.
نگاهی به رویکرد معنوی وین دایر
یکی از ضعفهای مهم بینش معنوی وین دایر که کمتر مورد ملاحظه قرار گرفته، عدم مراقبت کافی در تغذیهی معنوی خالص است: ”همهی کتابهای معنوی قدیم و جدید را از تمام نقاط شرق و غرب و مابین آن دو بررسی کردم و همهی آنها را به عنوان منابعی مفید و سرشار از حقیقت معرفی میکنم.“ (2)
با فرض اینکه ادعای اغراقآمیز امکان بررسی نسبتاً کامل همهی کتابهای معنوی درست باشد، دو نکتهی مهم در این ادعای دایر قابل ملاحظه است:
1- اگر معلوم شود که حداقل یکی از کتابهای معنوی نسبتاً مشهور جعلی یا مخدوش بودهاست، بطلان این ادعا و سستی نظام معنوی او آشکار میشود. این در حالی است که بر طبق آموزههای قرآن کریم، اکثر کتابهای معنوی، یا نسخهی تحریفشدهای از یک کتاب آسمانیاند یا شامل برداشتهای سطحی و ناصحیح از آموزههای الهیاند و یا محصول کاملاً خودساخته و نامعتبری از عقل و شعور غیر الهیاند. (3)
2- اگر منظور دایر این بوده که بسیاری از کتابهای معنوی همچون معادن معنوی گرانبهایی هستند که میتوان از آنها حقایق هستی و ارزشهای الهی را استخراج کرد، باز هم بدون تطهیر نسبی دل و بهرهمندی از نور خِرد الهی امکان دستیابی به حقایق و ارزشهای معنوی خالص وجود ندارد و برداشتهای سطحی و ناخالص، گمراهکننده و زیانبار خواهد بود. (4)
یکی از پیامدهای ناگوار تغذیه معنوی ناخالص، عدم توانایی کافی دایر در بهرهمندی مناسب از باطن قرآن کریم و درک هدف اصلی و عالی آفرینش انسان، به رغم مراقبتهای فراوان برای دوری از بسیاری گناهان، بوده است. در حقیقت، تغذیه معنوی کم و بیش ناخالص، یکی از علل مهم عدم رشد معنوی کافی، نازلبودن سطح ارتباط معنوی با خداوند و استفادهی محدود و کمبهره از این ارتباط است.
اهمیت تشخیص آثار مثبت و منفی رویکردهای معنوی بر قلب معنوی
مسلماً نباید همهی دستاوردهای معنوی دایر و دیگر افرادی را که تا حدودی اهل مراقبه و پرهیزکاری بودهاند ناچیز شمرد. خداوند نه به آداب دینی ظاهری و ادعای مسلمانی بلکه به نحوهی عملکرد و وضعیت واقعی قلب معنوی هر فرد مینگرد. او کوچکترین آثار عملکرد هر فرد را در نظر میگیرد، حق هیچکس را ضایع نمیکند و از هر فرد به اندازهی وسع معرفتیاش انتظار دارد. (5)
میتوان بررسی کرد که عملکرد دنیاپرستانه، منافقانه و مفسدانهی بسیاری از همراهان ظاهری انقلاب اسلامی تهدید بزرگتری برای سلامت معنوی بشریت بوده و فطرت خداجویان ناآشنا با معنویت حقیقی را بیشتر غبارآلود کرده است یا عملکرد خداپرستان نسبتاً پرهیزکار و صادق و مصلح مانند وین دایر و اکهارت تُله؟
برخی دیگر از ویژگیهای رویکرد معنوی وین دایر
برخی از تجارب و دستاوردهای معنوی قابل توجه دایر عبارتند از:
1- پذیرش این حقیقت که آفریننده و ادارهکنندهی همهی هستی خداست.
2- پذیرش هدفمندی هستی و این حقیقت که همهی اجزای هستی مأموریتی ویژه دارند. پذیرش نوعی وحدت در هستی.
3- پذیرش آزادی انسان برای انتخاب راه و روش زندگی در چارچوب طرح و مشیت الهی.
4- خداگرایی باطنی و خدامحوری نسبی.
5- پذیرش این حقیقت که خِرد و دانش الهی عاری از هرگونه خطا و کاملاً قابل اعتماد است.
6- پذیرش نیاز و فقر و درماندگی خود در پیشگاه خداوند و طلب یاری از او. درک مؤثر بودن مناجات و دعای قلبی در سکوت.
7- درک امکان و لزوم مجاهدت و ممارست برای برقراری ارتباط معنوی مؤثر با خداوند (نماز باطنی).
8- درک این حقیقت که شکرگزاری، ادب، حیا، مهرورزی و انفاق و رهایی از وابستگیهای مادی از لوازم حضور قلب و نماز باطنی است.
9- درک این حقیقت که هویت اصلی و راستین انسان، نه هویت دنیوی بلکه هویتی الهی است.
10- پذیرش نامیرایی ذات انسانها.
مسلماً بسنده کردن به هدایت ندای درونی از سوی دایر مانع رشد معنوی بیشتر او بوده است. اما این سطح از معرفت را میتوان آستانهای تعریف کرد که پایینتر از آن به معنی فقر شدید معنوی است. اگر به این سطح از معرفت، پرهیز از هرگونه خودنمایی و ادعای دانایی افزوده شود، آسمان دل بازتر میشود و قلب معنوی در وضعیت بهتری قرار میگیرد. میتوان گفت که بخش بزرگی از مسلمانان در عصر حاضر، بسیار پایینتر از این آستانهی معرفتی قرار دارند. شاخص مهمی که میتواند قلب معنوی را بسیار فراتر از این آستانهی معرفتی بَرد، پذیرش ولایت راهنمایان الهی راستین و اهتمام به روزهداری باطنی و پرهیز از تغذیه معنوی ناخالص است.
برخی ویژگیهای رویکرد معنوی اکهارت تُله
اکهارت تُله در پرهیز از تغذیه معنوی ناخالص تا حدودی موفقتر بوده است. او همچون عرفای مسلمان راستین دریافته است که گنج عظیم معرفت الهی در درون انسان است و با پیبردن به این دریای نامحدود هشیاری و دانش الهی و کشف نحوهی بهرهمندی از آن، نیازی به جستجوی دانش در بیرون از خود نخواهیم داشت. (6)
اما از آنجایی که او از بطنهای تو در تو، نامحدود و بیشمار دریای معرفت الهی غافل بوده و تنها با سطح معینی از آن تماس داشته، نتوانسته است به ضرورت پذیرش سرپرستی و هدایت راهنمایان الهی راستین برای تداوم رهپویی معنوی پیبَرد. درک این حقیقت که بخش حقیقی وجود راهنمایان الهی راستین با قلب معنوی انسانها مرتبط است، مستلزم تداوم رهپویی معنوی تحت سرپرستی و هدایت آنان است.
در نقد رویکرد معنوی اکهارت گفتهاند که او بر خلاف رویکرد اسلامی، بخشش را به معنای صرفنظر کردن از حق معنوی و مالی خود و یا سهیم نمودن دیگران در امکانات شخصی نمیداند و آن را به معنای چشمپوشی از نگرانیها و گذشتن از خود در نظر میگیرد که هیچ بار عاطفی ندارد و فضیلت اخلاقی محسوب نمیشود. (7)
اگر توجه داشته باشیم که صرفنظر کردن از حق معنوی و مالی خود و یا سهیم نمودن دیگران در امکانات دنیوی شخصی، تعریف جامعی از بخشش نیست و تنها در سطح مقدماتی و ابتدایی رشد معنوی به عنوان فضیلت اخلاقی مطرح میشود، گذشتن از خود کاذب و تقویت خود راستین الهی را که متضمن بخشش درونی بیمنت، بیریا، فراگیر و بسیار پربهره است از مهمترین فضایل اخلاقی و سرشار از احساس عاطفی و مهرورزی خواهیم دانست (8). چنین بخششی نه به معنای صرفنظر کردن از بخشی از داراییهای خود بلکه عطاکردن از دارایی حقیقی کاهشنیافتنی و پایانناپذیر الهی خود است. هر سطح از این دارایی تنها با مراقبه و پرهیزکاری وصول میشود.
صلح با خدا و پرهیز از اعتراض و جدل به معنی تأیید ظلم و فساد نیست
همچنین گفتهاند که اکهارت از دیگران میخواهد گله و شکایت را کنار بگذارند و انسانهای قانع و سر به راهی باشند و اجازه دهند که تمدن غرب به کار خود ادامه دهد. (9)
اگر ما با مشیت الهی آشنا شده باشیم و بدانیم که همه در معرض آزمونهای الهی هستیم و هیچکس بار گناهان دیگری را به دوش نمیکشد، در خواهیم یافت که کنارگذاشتن گله و شکایت، و راضی و قانع و سر به راه شدن یک فضیلت معرفتی مهم است. اما اینکه هیچ مراقبه و تدبیر و روشنگری در مقابل هجوم فرهنگ و تمدن فریبکار و فاسد غرب نداشته باشیم، با رویکرد معنوی اکهارت همخوانی ندارد.
او در حد وسع معرفتی خود فعالیت روشنگرانه گستردهای برای هشیاری و حفاظت دلها در مقابل امواج تبلیغاتی منفی و مخرب داشته است و البته درگیرشدن و جدال را که در فرهنگ اسلامی تنها تحت شرایط معینی مجاز است، جایز نمیداند. منتقد محترم اذعان کرده است که اکهارت ناهنجاریهای زندگی مدرن و فرهنگ مصرفگرایی و تجملورزی را از بدبختیهای نظام تمدن غرب میداند و نهادها و دولتهایی را که به گسترش این فرهنگ دامن میزنند، شایسته نکوهش میداند. (10)
خویشتنداری و احساساتی نشدن در مقابل رویدادها و پرهیز از داوری و فتویدادن بدون بهرهمندی از خِرد عالی الهی نیز از فضایل مهم معرفتی است (11). البته اکهارت از دستیابی به درجات بالای عشق و معرفت الهی و پذیرش مأموریتی خاص برای هر یک از مخلوقات ناتوان بوده است. او تحول و کمال انسان را تنها در غلبه بر اخلالگری نفس کاذب دنیوی میداند و از رهپویی معنوی به درجات بالای تقرب الهی بازمیماند. او درک میکند که رذایل اخلاقی ناشی از سلطه نفس کاذب دنیوی بر قلب معنوی انسان است اما معرفت و انگیزهای برای کسب فضایل بالاتر ندارد و خداگرایی او به رویکرد خدامحوری تعبدی و ولایتپذیر نمیانجامد.
از دیگر نقاط قوت رویکرد معنوی اکهارت تُله
اکهارت میکوشد نشان دهد که بهبود کیفیت زندگی هر انسانی اساساً وابسته به وضعیت بیرونی و نوع نظامات اجتماعی نیست و این از نقاط قوت نظام اندیشهی اوست. دستیابی بشر به این سطح از معرفت و افزایش هشیاری الهی جمعی، از توان سلطهگری فرهنگی نظامهای اجتماعی ناعادلانه میکاهد و آنها را وادار به اصلاح و تعدیل میکند. زیرا بخش مهمی از هر نظام سلطهگری فاسد و ناعادلانه بر تحمیق فرهنگی و احساس نیاز کاذب و ذلتبار مردم بنا شده است.
تا زمانی که انسان به سطح معینی از هشیاری نرسیده باشد، نمیتواند حق و باطل و خوبی و بدی را همواره به درستی تشخیص دهد(12). تحصیل آرامش دل با مراقبه و پرهیزکاری، از لوازم نجات دل و کسب بصیرت و درک حقایق است. تسلیم شدن به رضای خدا، تحریکپذیری دل در مقابل دخالتهای اخلالگرانه مداوم عقل محدود دنیوی را کاهش میدهد و برخی موانع مهم نجات دل از چاه انرژی منفی دنیا توسط خداوند را برطرف میسازد. اگر دستاوردهای معنوی اولیه که آجیل راه است، به عنوان هدف رهپویی تلقی نشود و فرایند رستگاری قلب معنوی به طور کامل تحقق یابد، مسلماً نتیجهی آن خوبی محضی خواهد بود که فراتر از معیارهای خوبی و بدی عقل محدود دنیوی است. اگرچه اکهارت نتوانسته است این معنا را به خوبی درک و بیان کند، اما به آن نزدیک شده است.
منابع و توضیحات
1- قرآن کریم، سوره مبارکه بقره 256 و 257، انعام 82، نحل 36، عنکبوت 69، احزاب 44-41، لیل، …
2- دایر، ”برای هر مشکلی راه حلی معنوی وجود دارد“، نشر نسل نو اندیش، 1385، ص 23.
3- بقره 12-8، 23، 75، 109 و 135، آلعمران 69-67، و 95، نساء 46، 59 و 125، مائده 16-13 و 41 تا 49، و 59، انعام 93-82، 116 و 161، یونس 39-34، حج 3 و 8، لقمان 6-2، فاطر 32، … (باید توجه داشت که قرآن کریم تنها اصل کتب آسمانی پیشین را تصدیق میکند و کلام کاملاً خالص و صحیح تنها از زبان اولیای خدا جاری میشود، یعنی کسانی که نفس دنیویشان کشته شده و به خلوص کامل دل و هشیاری و خِرد عالی الهی رسیدهاند.)
4- آلعمران 7 و 8، نور 40، واقعه 80-77، …
5- بقره 12-8، و 286، آلعمران 195، کهف 30، نور 53-47، لقمان 16، زلزال 7 و 8، …
6- سالها دل طلب جـام جم از ما میکـرد وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیروناست طلب از گمشـدگـان لب دریـا میکـرد …
فیـض روح القدس ار بـاز مدد فـرمـایـد دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکـرد (حافظ)
7- حمزه شریفی دوست، ”کاوشی در معنویتهای نوظهور“، 1392، ص 243-238.
8- خداوند از هر بندهاش به اندازه هشیاری و توانایی قلب معنوی او انتظار دارد، چنانکه از یک افسر یا کارمند عالیرتبه انتظار نمیرود بخش مهمی از وقت و انرژی خود را صرف انجام اموری کند که افراد ردههای پایینتر نیز توانایی انجام آن را دارند.
9- ”کاوشی در معنویتهای نوظهور“، 1392، ص 239.
10- همان، ص 229.
11- توبه 51، کهف 82-70، قصص 15 و 16، سوره ص 26-21، حدید 22 و 23، …
12- بقره 216.
برخی مطالب مرتبط
نگاهی به شاخصهای اصلی دین راستین خدا و برخی رویکردهای معنوی (1)
نگاهی به شاخصهای اصلی دین راستین خدا و برخی رویکردهای معنوی (2)
اسلام راستین – اسلامشناسی به زبان ساده (1)
نگاهی به شاخصهای اصلی دین راستین خدا و برخی رویکردهای معنوی (4)
نگاهی به شاخصهای اصلی دین راستین خدا و برخی رویکردهای معنوی (5)
نکاتی درباره رهپویی دل و مشی معنوی صحیح (1)
خورشید حقیقی – شرحی بر شعر پیامبر خِرد و عشق (1)
نکاتی درباره نظامسازی اجتماعی مبتنی بر ارزشهای دینی (1)
شرحی بر شعر سوز و ساز رمضان (1)
شرحی بر شعر راز حج – حج دل (1)
پرسش و پاسخ درباره برخورد محترمانه
گزیدهای از طوبای محبت – بسم الله
پرسش و پاسخ درباره عدالت الهی و امام زمان (عج)
پرسش و پاسخ درباره آمرزش گناهان با گریه بر امام حسین (ع)
بیداری دل و طلب فرج برای پیمودن راه اولیا – شرحی بر دعای ندبه (1)
چگونه مشکلات زندگی را حل کنیم – شرحی بر شعر با رضا بنشین (1)
دیدگاهتان را بنویسید