پایگاه عشق و معرفت

اگـــر راهت افتــــاده بر این چمـن

خــــدایت بیــــاورده چــــرخی بـــزن

وگــــر آب مطلــــــوب دل یـــــافتی

بــه پالایشش کوش و نقدی فکن

سبد خرید
0
No products in the cart.

ورود و عضویت

×

خورشید حقیقی – شرحی بر شعر پیامبر خِرد و عشق (2)

admin
19 اردیبهشت 1401
25 دقیقه زمان برای مطالعه
4.6/5 - (11 امتیاز)
احمد علوی تبار – بهار 1401

 

بخش دوم – نکاتی درباره زندگی و اوصاف پیامبر خِرد و عشق

خداوند متعال، هم با نزدیک‌ شدن ولادت پیامبر خِرد و عشق، حضرت محمد مصطفی (ص)، و هم با وقوع میلاد پیامبر، معجزاتی را مقدر فرمود. برخی از این معجزات، همچون برخی معجزات دیگر و برخی آثار هستی عالی الهی در سخنان و عملکرد اولیای خدا، شاید اسناد مکتوب چندان قوی نداشته باشند. اما راهنمایان الهی و رهپویان راه خدا، معانی باطنی بسیاری از آن‌ها را صحیح و بسیار ارزشمند یافته‌اند.

حدود سال 570 میلادی (53 پیش از هجرت)، سال ولادت پیامبر، لشکر اصحاب فیل به فرماندهی ابرهه برای تخریب خانه‌ی کعبه به مکه حمله‌ کرد. لشکرکشی اصحاب فیل با خودداری فیل‌ها از پیشروی بیشتر و پرتاب سنگریزه‌های قدرتمندی توسط پرندگانی خاص شکست خورد. قرآن کریم این معجزه را تأیید کرده است. (1)

ابرهه عبادتگاهی در یمن ساخته بود و پس از آن‌که با عدم استقبال معتقدان به حرمت کعبه مواجه شد، تصمیم گرفت کعبه را نابود کند. قرآن کریم تأکید کرده است که خداوند نقشه اصحاب فیل را در گمراهی و تباهی قرار داد. (2)

شکست شگفت‌انگیز و خُردکننده‌ی اصحاب فیل نشانه‌ای بود از این‌که تمام نقشه‌های نفس ناپاک و طغیان‌گر دنیوی در مقابل مشیت الهی برای ایجاد و پرورش نطفه‌ی نورانی حق در هر دل پاکیزه، که کعبه جلوه‌ای از آن است، قطعاً در مسیر گمراهی و تباهی است.

باطن سوره مبارکه قریش نیز به پذیرایی باطنی مداوم خداوند از قریش باطنی یعنی رهپویان راستین راه خدا و فراهم‌کردن امنیت حقیقی برای آنان، اشاره دارد. حرمتی که قریش ظاهری برای کعبه قائل بودند، موجب الفت و همبستگی میان آن‌ها شده و برای آن‌ها امنیت اجتماعی نسبی و رونق کسب و کار دنیایی به ارمغان آورده بود. خداوند با اشاره به مزیت‌های نسبیِ رعایت حرمت نماد بیت باطنی خود، توجه ما را به آن مزیت‌ها و برکات حقیقی مداومی جلب فرموده است که مخصوص قریش باطنی است. در واقع، برقراری امنیت ظاهری برای قریش ظاهری، جلوه‌ای از برقراری امنیت باطنی برای رهپویان راستین راه خدا بوده است.

 

برخی معجزات زمان ولادت پیامبر اکرم (ص)

بنابر روایتی از امام صادق (ع)، در زمان ولادت پیامبر اکرم (ص) معجزاتی رخ داده است (3). از جمله این‌که با ولادت پیامبر، شیاطین از ورود به آسمان‌های هفتگانه بازداشته و دور شدند و بت‌های بتکده‌ها با صورت بر زمین افتادند. همچنین ایوان کسری شکست و چهارده کنگره‌ی آن فرو ریخت. دریاچه ساوه که مورد پرستش قرار گرفته بود خشکید. سرزمینی خشک به نام سماوه آب به خود دید و آبادی‌هایی از خشکسالی نجات یافتند. آتشکده‌ی فارس پس از هزار سال خاموش شد و نوری از سرزمین حجاز برآمد تا به مشرق رسید. کاهنان معابد، علوم دینی مغلوط و نامعتبر خود را فراموش کردند و سِحر ساحرانشان باطل شد.

همه‌ی این رویداد‌ها می‌توانند نشانه‌هایی باشند از این حقیقت که هنگام ظهور نور هدایت الهی در دل رهپوی حقیقی راه خدا، مقدرات دل بهبود می‌یابند. مثلاً با تولد نوزاد شخصیت الهی دل، آسمان‌های دل به طور کامل از شیاطین پاک‌سازی می‌شوند. خداپرستی در سرزمین دل به طور قطعی بر بت‌پرستی چیره و بنای حکمرانی نفس کاذب دنیوی در هم شکسته می‌شود. آبشخور آلوده‌ی نفس دنیوی محو و آبشخور پاک و حیات‌بخش الهی دل با محبت رحمانی احیا می‌شود. آتش دیرینه‌ی حاصل از حکمرانی نفس دنیوی خاموش می‌شود و سرانجام، خِرد الهی دل، اخلالگری‌های عقل و نفس دنیوی را مهار می‌کند.

 

خصال نیک؛ زیبایی و قدرت روحی پیامبر

سخن درباره پیامبر اکرم (ص) بسیار و نزدیک شدن به شناخت ایشان تنها با مداومت بر رهپویی معنوی ممکن است. هر لحظه‌ای که دل در حالت نماز باطنی قرار بگیرد، از عطر پیامبر خِرد و عشق بیناتر می‌شود. در شعر ”پیامبر خِرد و عشق“ آمده است:

یوسف ار زیبا بُوَد جانش نَمی از بحر اوست
بوی  او  بینـا کنـد دل‌هـای  رهپـو  مؤمنین

و نیز:

اُسوه‌ای نیکو بُوَد او با چنان خُلقی عظیم (4)
نور او مَه را شکافد،  بوی جانش یاسمین (5)

پیروی از راه و روش زیبای پیامبر خِرد و عشق، چه در نقش ماه معنوی و چه در نقش خورشید معنوی، دل‌های بسیار توانمندی پرورده‌است. برترین این دل‌ها، قلب مبارک امیر مؤمنان علی (ع) بوده‌است. از ویژگی‌های بارز این پیرو ممتاز پیامبر، ظهور بسیاری از خصال زیبا و توانمندی‌های باطنی دل‌های متعالی در جهان مادی توسط ایشان است.

شکافته‌شدن ماه توسط پیامبر، نشانه‌ای از توانایی باز‌کردن و شکوفا‌کردن ماه‌های حقیقی توسط خورشید حقیقی بوده‌است. در واقع، هر‌گاه موعد قیامت رهپوی ماهوَش هستیِ دل نزدیک شده، شکوفایی و تحول شگفت‌انگیزی رخ داده‌‌است. اما کافران، چشم دیدنش را نداشته و از پذیرش آن رویگردان بوده‌اند (6). در معجزه شقّ‌ القمر، شمس حقیقی یک‌بار در صحنِ ظاهر جلوه‌ای از تحول باطنی قمر حقیقی را نشان داده‌ است.

پیامبر اکرم (ص) در نقش ماه معنوی نیز قدرت روحی بالایی داشته‌اند:

وقتِ بَدرش، حق بگفتا: ”ما رَمَیتَ إِذ رَمَیت“ (7)
دست حقّ آمد برون  از  جُبّه‌ی آن مه جبین

در اینجا از دریای بی‌کران معانی در خصال نیک و زیبایی و قدرت روحی پیامبر، به شرح مختصر برخی از مهم‌ترین نکات می‌پردازیم:

 

1- ایمان و اخلاص

از نگاه پیامبر، اعمال انسان تنها با ایمان به خدا و با نیت خالصانه‌ی تقرب به خداوند متعال، برای رهپویی و رشد معنوی ثمربخش است. پیامبر بر تداوم یاد خدا در دل و استفاده صحیح از نعمت‌های دنیوی برای بهبود کیفیت حیات حقیقی و نقد اخروی خود اهتمام داشته‌اند. قرآن کریم نگرش و مشی پیامبر اکرم (ص) را به عنوان سرمشقی نیکو معرفی کرده است. (8)

پیامبر در نوجوانی چنان به امانت‌داری شهره شدند که ایشان را محمد امین می‌نامیدند. این ویژگی پیامبر که حکایت از نظام ارزشی نیکوی قلب معنوی ایشان داشت، موجب شد که قبایل مختلف، وساطت ایشان را در حل اختلافات خود بپذیرند.

ایشان برای امرار معاش مدتی به چوپانی اشتغال داشتند. امانت‌داری ایشان، حضرت خدیجه (س) را که بانویی ثروتمند و درستکار بود، بر آن داشت که مسئولیت سرپرستی کاروان تجاری خود را به ایشان بسپارد. عملکرد بسیار نیکوی پیامبر در این مسئولیت و بزرگ‌منشی ایشان، حضرت خدیجه (س) را به ازدواج با ایشان راغب کرد.

برخی افراد، پرداختن محمد امین (ص) به امور تجارت دنیوی در آن زمان را به اشتباه حمل بر وجاهتی خاص برای تجارت دنیوی کرده‌اند (9). این افراد از این نکته غافل بوده‌اند که توجه اصلی حضرت معطوف به تجارت حقیقی آخرتی بوده است. حضرت خدیجه (س) نیز توجه خود را به تجارت آخرتی معطوف و تمام وقت و انرژی و ثروت خود را وقف رهپویی راه خدا کردند. مال‌اندوزی خصوصی، سلامت قلب معنوی را به شدت به مخاطره می‌افکنَد. (10)

از آیات قرآن کریم می‌توان دریافت که تجارت حقیقی به معنی وقف‌کردن زندگی دنیوی خود در راه خدا، کشته شدن نفس کاذب دنیوی و نیل به هستی عالی الهی با رهپویی و گذار پایدار قلب معنوی به مراتب والای بهشتی است. (11)

 

2- روش و بیان نیکو در دعوت به مجاهدت و رهپویی معنوی

پیامبر اکرم (ص) پیش از بعثت تنها با اخلاق و رفتار نیکوی خود مردم را به راه خدا دعوت می‌کردند. پس از بعثت، دعوت زبانیِ نیکو نیز آغاز شد، گرچه تا حدود سه سال، دعوت زبانی پیامبر علنی نبود. حضرت خدیجه (س) و حضرت علی ابن ابی‌طالب (ع) اولین کسانی بودند که به دعوت پیامبر پاسخ مثبت دادند. خداوند متعال دعوت به اسلام و رهپویی معنوی را با بیان نیکو، عملکرد شایسته و زیبا، و شکیبایی در مقابل مخالفت‌ها و آزارها سفارش فرموده‌است. (12)

قرآن کریم تأکید دارد که هیچ اجباری در پذیرش دین خدا نیست (13). دین خدا همان راه رشد معنوی برای نیل به حیات پاکیزه و متعالی است که با ایمان به خدا و توافق قلبی با او و اهتمام به مهار و میراندن اختیاری نفس طغیان‌گر دنیوی گشوده و هموار می‌شود. پرهیز از توسعه‌طلبی دنیوی و پوسته‌خواری علوم دینی و هرگونه خودنمایی، مراقبت بر گفتار و اهتمام به ساده‌زیستی، درستکاری، انصاف، پاکدامنی، عفو و گذشت و احسان قلبی پنهان، بی‌ریا، بی‌منت و بی‌توقع، از جمله الزامات مهار و میراندن نفس کاذب دنیوی‌ست.

زندگی و عملکرد دعوت‌کنندگان به دین خدا بهترین معرف حقانیت مأموریت الهی آنان است. قرآن کریم هشدار داده است که مبادا دعوت و امر به نیکی کنید و خودتان ملتزم به نیکی و مجاهدت در راه خدا نباشید. (14)

پیامبر اکرم (ص) چه در شرایط تحریم و محاصره اقتصادی یا حضور در جبهه‌های نبرد و چه در شرایط رفاه نسبی جامعه، بر خویشتن‌داری و حفظ توازن اجتماعی در میان مسلمانان مراقبت می‌کردند. البته ایشان هنگام تقسیم غنائم اقتصادی به گونه‌ای رفتار می‌کردند که عزت نفس رهپویان پیشروتر بیشتر حفظ شود و کمتر به غنائم اقتصادی چشم داشته باشند.

پیامبر همواره به ساده زیستی، راست‌گویی، درستکاری، جامع‌نگری، سخت‌کوشی، حُسن خُلق، بخشندگی و مهرورزی اهتمام داشتند. در شعر پیامبر خِرد و عشق آمده است:

از بدی بگـذر چو احمد  بذر نیکـویی بکـار
رو  ز  گِل‌جویان بتاب و  کعبه‌ی دل را ببین (15)

حافظ از پیامبر خِرد و عشق این‌گونه یاد کرده است:

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه  مسـئله‌آمـوزِ  صـد مُدرس  شـد

 

3- ثبات قدم و توکل به خدا

پیامبر با بهره‌مندی از هشیاری و خِرد الهیِ حیات متعالی آخرتی می‌دانستند که ریشه‌ی مشکلات مردم، ناشی از دنیاپرستی، تکیه به عقل محدود دنیوی و عدم آگاهی از روش درست زندگی است.

دنیاپرستی و تکیه به عقل محدود دنیوی حتی در پوشش فلسفه انسان‌محوری در رویکرد تجددگرایی عصر حاضر، نتیجه‌ای جز تباهی دل و محرومیت از خِرد الهی و حیات متعالی ندارد.

سران قریش که از دعوت پیامبر به خداپرستی و اصلاح روش زندگی نگران شده بودند، به ایشان پیام دادند که اگر از دعوت خود دست بردارند، هرچه از مال و مقام دنیوی بخواهند در اختیارشان می‌گذارند. پیامبر پاسخ دادند که اگر خورشید را در یک دست و ماه را در دست دیگرشان قرار دهند، نخواهند پذیرفت. ایشان می‌خواستند به همه آزاداندیشان بفهمانند که دارایی و عزت حقیقی نه در افزایش داشته‌های دنیایی، بلکه در غلبه بر نفس کاذب دنیوی و بهره‌مندی از گنج عظیم و بی‌پایان هستی و خِرد الهی است.

برای ره‌یافتگان واقعی، نه تنها مال و مقام دنیوی دارای ارزش حقیقی نیست، بلکه به کارگیری همه‌ی توان و امکانات مادی و معنوی برای تولید ارزش حقیقی بسیار کلان از طریق پرورش حتی یک دل متعالی و توانمند (یعنی خورشید حقیقی) کاملاً موجه است.

اگرچه همه‌ی ذرات عالم و اعمال نیک و بد انسان‌ها بر تمام هستی تأثیرگذارند، اما همه‌ی تأثیرات منفی در مقابل اثر دل‌های متعالی ناچیز است. در جهان مادی نیز اجسام بسیار بزرگ تمام اجسام کوچک پیرامون را تحت استیلای خود دارند و تأثیری از آن‌ها نمی‌پذیرند.

پیامبر به خداوند اعتماد و توکل کامل داشتند و هیچ‌گونه مخالفت و دشمنی با ایشان تردیدی در پیگیری راه و رسالت‌شان ایجاد نکرد. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: برای شما پیامبری از خودتان آمد که رنج و زیان‌تان بر او گران است، به هدایت و سعادت شما اشتیاق دارد و نسبت به مؤمنان بسیار مهربان‌تر [و پر توجه‌تر] است. [ای پیامبر،] اگر روی برتافتند، بگو خداوند مرا کفایت می‌کند، معبودی جز او نیست، بر او توکل کردم و او صاحب بالاترین و بزرگ‌ترین عرصه‌ی حکمرانی است. (16)

 

4- اخلاق نیک و صبر زیبا در راه خدا

ایمان به خدا و تلاش برای عمل به رهنمودهای الهی به شایسته‌ترین نحو، از مهمترین الزامات رهپویی راه خدا، بهبود وضعیت قلب معنوی و کسب هشیاری و خِرد الهی است. صبر زیبا و مداومت در رهپویی راه خدا، دائماً بر درجه‌ی ایمان و فراخی و لطافت روح و حال خوب و خُلق نیک و بصیرت الهی می‌افزاید. اخلاق نیکوی پیامبر و صبر زیبای ایشان در راه خدا، هم حاصل اهتمام به اعمال شایسته بوده و هم متقابلاً و مداوماً موجب ارتقاء کیفیت عملکرد ایشان می‌شده است.

معرفت به این حقیقت که همه‌ی دست‌ها و گفتارهای نرم و خشن، آزمون و رحمتی از جانب پروردگار حکیم است، بر آستانه‌ی استقامت انسان می‌افزاید. نظام ارزشی و هشیاری دل می‌تواند چنان بهبود یابد که هیچ‌گونه چالشی موجب کمترین کدورت دل و ضعف و سستی در رهپویی معنوی نشود. (17)

استبداد و ناشکیبایی و خشونت، ناشی از ضعف روحی و جهل است و می‌تواند همچون حرص و آز معیاری برای سنجش ناخالصی‌های دل باشد. صاحبان دل‌های سالم و رشد یافته از قدرت روحی خود برای بهبود وضعیت دیگر دل‌ها استفاده می‌کنند. آنان هرگز مانند انسان‌های کوچک و ضعیف، به عیب‌جویی، سرزنش، توهین، تمسخر، تحقیر، انتقام‌جویی و سرکوبگری نمی‌پردازند.

البته در دوران استقرار حاکمیت مسلمانان در مدینه، مقتضیات حفاظت از جامعه ایجاب می‌کرد که مسلمانان به نبرد مسلحانه با توطئه‌گران و متجاوزان بپردازند. اما در دل‌های مسلمانان رشد‌یافته هیچ‌گونه احساس نفرت و کینه‌ورزی و انتقام‌جویی وجود نداشت. این حقیقت با فرمان عفو عمومی در فتح مکه به خوبی نمایان شد. پرچم حکومت اسلام راستین، پرچم صلح و رحمت است. امام علی (ع) نیز همچون پیامبر اکرم (ص) در دوران حکومت خود هیچ تمایلی به جنگ نداشتند و اگر امنیت جامعه مسلمانان در خطر نبود، وارد نبرد نمی‌شدند.

 

5- اهتمام به نیکی و دقت در انجام درست کار نیک

از دیدگاه پیامبر اکرم (ص) حقیقت نیکی با اهتمام به انفاق خداپسندانه قابل وصول و درک است. قرآن کریم تأکید کرده است که: هرگز به [حقیقت] نیکی [و منزلت باطنی عالی نیکان] نمی‌رسید مگر این‌که از آنچه دوست دارید [در راه خدا] انفاق کنید. (18)

تلاش برای کسب سهم بیشتری از نعمت‌های دنیوی (توسعه‌طلبی دنیایی) و جمع‌آوری پوسته‌های علوم دینی و غرق‌شدن در ظواهر دین خدا، نیکی محسوب نمی‌شود. نیکی حقیقی، تلاش برای برقراری ارتباط معنوی مؤثر با خداوند از طریق اصلاح قبله‌ی دل، عفو و انفاق و استقامت در راه خدا و سبکبار‌کردن دل از گِل است. (19)

از نگاه پیامبر تلاش برای تأمین معیشت خود، خانواده و جامعه با رعایت انصاف و عدم تعدی به حقوق دیگران پسندیده است. پیامبر فرمودند: خداوند دوست دارد بنده‌اش در طلب روزی حلال تلاش کند (20). (البته حلال‌بودن و میزان بهره‌ی این تلاش بستگی به سطح رشد معنوی دارد.) ایشان سهل‌انگاری در انجام وظایف خانوادگی و شغلی را مخلّ فرایند رهپویی و رشد معنوی می‌دانستند و بر انجام‌کامل، درست و محکم وظایف تأکید داشتند: أَحْسَنُ النَّاسِ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ أَلْطَفُهُمْ بِأَهْلِه (21)، وَ لَکِنَّ اللهَ یُحِبُّ عَبداً اِذا عَمِلَ عَمَلاً اَحکَمَه؛ إِذَا عَمِلَ أَحَدُكُمْ عَمَلًا فَلْيُتْقِن؛ إنَّ اللّهَ تعالي يُحِبُّ مِنَ العامِلِ إذا عَمِلَ أن يُحسِن (22)، …

رعایت مصالح جامعه با اهتمام به انصاف، پرهیز از اسراف، خودداری از اختلال در نظام اقتصادی جامعه، تلاش برای بهبود کیفیت تولید و خدمات و بهبود نظامات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و … از مصادیق مهم نیکی و انفاق است. پیامبر اکرم (ص) بر استفاده بهینه از منابع انسانی و اقتصادی جامعه دقت داشتند. یکی از منابع اقتصادی جامعه در آن زمان باغ فدک بود. پیامبر آن را در اختیار و تحت مدیریت امین حضرت فاطمه (س) قرار دادند. بخش مهمی از ارزاق مسلمانان از محصولات این باغ تأمین می‌شد. در عصر حاضر، استفاده بهینه از منابع ملی، به نظام‌سازی مناسب‌تری نیاز دارد. متعادل و شفاف سازی نظامات اجتماعی از ضروریات رشد متوازن اقتصادی و سلامت معنوی جامعه است.

 

6- تواضع و ابراز فقر معنوی در پیشگاه خداوند

از ویژگی‌های مهم پیامبر خِرد و عشق و رهپویان راستین راه خدا، تواضع و ابراز فقر معنوی در پیشگاه خداوند است. معرفت پیامبر به خداوند، بالاترین معرفت یعنی معرفت شهید باطنی یا معرفت وحدت (وتر) و حق‌الیقین بوده است. این معرفت با رهپویی معنوی در همین دنیا قابل وصول است، هیچ فرشته‌ای ظرفیت تحمل آن را ندارد و افتخار حقیقی محسوب می‌شود.

لازمه‌ی نیل به چنین معرفتی، اظهار عجز از معرفت در پیشگاه خداوند و تطهیر کامل دل با محو نفس دنیوی در فرایند رهپویی معنوی است. می‌توان گفت‌که حقّ بندگی خداوند هنگامی به‌طور‌کامل ادا می‌شود که نفس کاذب دنیوی محو و شخصیت الهی دل به‌پا داشته شود. همچنین تنها با معرفتی که در این حالت حاصل می‌شود، حق معرفت خداوند ادا خواهد شد. مسلماً تنها خداوند و شخصیت الهی بالغ دل، غنی حقیقی است. (23)

اظهار عجز از معرفت برای این است که از بالیدن نفس دنیوی به معرفت حصولی و تقویت این نفس کاذب جلوگیری و راه برای تجلی نور معرفت حضوری خداوند در دل باز شود. خداوند متعال طغیان‌گری نفس دنیوی و احساس بی‌نیازی به خدا را موجب محرومیت از علم حقیقی دانسته است. (24)

به همین دلیل، پیامبر در طی فرایند رهپویی معنوی از فقر معنوی و عجز معرفتی خویش سخن گفته و به آن (نه به دانایی خویش) افتخار کرده است: ”الفقرُ فخری“، فقر (در پیشگاه خداوند) افتخار من است (25). ”مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ وَ مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِک“. (خدایا) حق بندگی تو را بجا نیاوردیم و تو را آن‌گونه که حق معرفت توست نشناختیم (26). خورشید حقیقی برای آموزش رهپویان نیز چنین توصیه‌ای دارد.

در شعر پیامبر خِرد و عشق آمده است:

مُلک دنیا در نگاهش سایه‌ای از زلف یار
هر که با مالک نشیند، فقر او فخر آفرین

حافظ در این زمینه چنین بیان کرده است:

دولت  فقـر  خـدایـا  بـه  من  ارزانـی  دار
کاین کرامت سببِ حشمت و تمکینِ من است

واعظِ  شَحنه شناس  این عظمت  گو  مفروش
زان که منزلگهِ سلطان، دلِ مسکینِ من است

 

منابع و توضیحات

1- سوره مبارکه فیل.

2- همان.

3- بِحار الانوار، ج 15، ص 257، أمالی شیخ صدوق 235؛ روضَةُ الْواعِظین 65.

4- سوره مبارکه احزاب 21، سوره مبارکه قلم 4.

5- سوره مبارکه قمر 1.

6- همان، آیات 2 و 3.

7- انفال 17.

8- احزاب 21.

9- برای نمونه نگاه کنید به کتاب ”محمد رسول خدا“، آنه ماری شیمل، ترجمه حسن لاهوتی، ص 13. (خانم شیمل، پژوهشگر آلمانی، از جمله افرادی بود که عمر خود را با اشتیاق فراوان صرف پژوهش درباره اسلام و عرفان اسلامی کردند.)

10- سوره مبارکه تکاثر، حدید 20، همزه، …

11- صف 13-10، توبه 111، …

12- نحل 128-125، فصلت 35-33، …

13- بقره 256.

14- بقره 44-42، مائده 105، صف 4-2، …

15- گِل‌جو به همه افرادی اطلاق می‌شود که در پی توسعه‌طلبی دنیوی (تکاثر) اند. گرایش به پوسته‌خواری علوم دینی نیز از مصادیق تکاثر است.

16- توبه 128 و 129.

17- بقره 277، نساء 173، اعراف 42، انعام 34، نحل 97 و 127، یس 76، فصلت 36-30، احقاف 13، قلم 4-1، …

18- آل عمران 92.

19- بقره 177، آل عمران 134، نحل 127 و 128، جمعه 5، نهج البلاغه، خطبه 21، … (گِل به معنی تعلقات دنیوی است و شامل پوسته‌های علوم دینی نیز می‌شود. از جمله موارد غرق‌شدن در ظواهر دین خدا و غفلت از روح احکام الهی، بحث درباره قبله ظاهری و غافل‌شدن از انحراف قبله‌ی دل است.)

20- اَلْمَحَجَّةُ الْبَیْضاء فی تَهْذیبِ الْاِحْیاء، ج 3، ص 140.

21- وسائلُ الشیعه، ج 12، ص 153. (درک از خانواده بستگی به سطح رشد معنوی دارد.)

22- میزانُ الحِکمه، ج 7، ص 167 و 168.

23- فاطر 15، شعراء 89-75، قصص 24، فرقان 74، بقره 124، یوسف 22، ص 20، ضحی 5، کوثر 1، … (این آیات مربوط به مراحل مختلف رشدند. مسلماً تصور این‌که خداوند یا شخصیت الهی دل ممکن است در نفس کاذب دنیوی حُلول کند، خطای محض است.)

24- سوره مبارکه علق.

25- عُدّةُ الدّاعی و نَجاحُ السّاعی، ج 1، ص 123.

26- بِحار الانوار، ج 68، ص 23.

 

برخی مطالب مرتبط

خورشید حقیقی – شرحی بر شعر پیامبر خِرد و عشق (1)

خورشید حقیقی – شرحی بر شعر پیامبر خِرد و عشق (3)

نکاتی درباره برخی حقایق هستی و اهداف زندگی (1)

اسلام راستین – اسلام‌شناسی به زبان ساده (1)

نگاهی به شاخص‌های اصلی دین راستین خدا … (1)

نکاتی درباره رهپویی دل و مشی معنوی صحیح (1)

نکاتی درباره نظام‌سازی اجتماعی مبتنی بر ارزش‌های دینی (1)

شرحی بر شعر سوز و ساز رمضان (1)

شرحی بر شعر راز حج – حج دل (1)

پیام نوروزی احمد علوی تبار

پرسش و پاسخ درباره برخورد محترمانه

پرسش و پاسخ درباره اهمیت نماز

گزیده‌ای از طوبای محبت – بسم الله

پرسش و پاسخ درباره عدالت الهی و امام زمان (عج)

پرسش و پاسخ درباره آمرزش گناهان با گریه بر امام حسین (ع)

بیداری دل و طلب فرج برای پیمودن راه اولیا – شرحی بر دعای ندبه (1)

چگونه مشکلات زندگی را حل کنیم – شرحی بر شعر با رضا بنشین (1)

نگاهی به دیدگاه روان‌شناختی و روان‌درمانی آنتونی رابینز (1)

مختصری درباره رویداد غدیر خم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

مطالب مرتبط

نکاتی درباره نظام‌سازی اجتماعی مبتنی بر ارزش‌های دینی (1)

احمد علوی تبار - آذر 1400   چکیده نظام‌سازی اجتماعی مبتنی بر ارزش‌های دینی در شرایط اجتماعی عصر حاضر از ...
admin
29 بهمن 1400

چگونه مشکلات زندگی را حل کنیم – شرحی بر شعر با رضا بنشین (2)

احمد علوی تبار - خرداد 1401   بخش دوم - مشکل‌گشایی، امان‌آوری، معرفت‌زایی و شفابخشی مقام رضا   توافق با ...
admin
24 خرداد 1401

بیداری دل و طلب فرج برای پیمودن راه اولیا – شرحی بر دعای ندبه (1)

احمد علوی تبار - تابستان 1401   چکیده محتوای دعای ندبه شامل طرح اساسی راه اولیای خدا، بیداری دل و ...
admin
22 مرداد 1401