پایگاه عشق و معرفت

اگـــر راهت افتــــاده بر این چمـن

خــــدایت بیــــاورده چــــرخی بـــزن

وگــــر آب مطلــــــوب دل یـــــافتی

بــه پالایشش کوش و نقدی فکن

سبد خرید
0
No products in the cart.

ورود و عضویت

×

برخی ویژگی‌های امیر مؤمنان علی (ع) – شرحی بر دعای ندبه (3)

admin
03 شهریور 1401
30 دقیقه زمان برای مطالعه
امتیاز بدهید
احمد علوی تبار – تابستان 1401

 

بخش سوم – ولیّ حق، وصیّ پیامبر خاتم و امام مؤمنان

بخش سوم دعای ندبه به معرفی امیر مؤمنان علی (ع) به عنوان ولیّ حق، جانشین حقیقی پیامبر خاتم و امام مؤمنان اختصاص دارد:

فَلَمَّا انْقَضَتْ أَيَّامُهُ، أَقامَ وَلِيَّهُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طالِبٍ صَلَواتُكَ عَلَيْهِما وَآلِهِما هادِياً، إِذْ كانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَ ”لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ“. فَقالَ وَالْمَلَأُ أَمامَهُ: ”مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ. اللّٰهُمَّ وَالِ مَنْ والاهُ، وَعادِ مَنْ عاداهُ. وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.“ وَقالَ: ”مَنْ كُنْتُ أَنَا نَبِيَّهُ فَعَلِيٌّ أَمِيرُهُ.“ وَقالَ: ”أَنَا وَعَلِيٌّ مِنْ شَجَرَةٍ واحِدَةٍ وَسائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتَّىٰ.“ وَأَحَلَّهُ مَحَلَّ هَارُونَ مِنْ مُوسىٰ. فَقال لَهُ: ”أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسىٰ إِلّا أَنَّهُ لَانَبِيَّ بَعْدِي.“ وَزَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمِينَ. وَأَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ مَا حَلَّ لَهُ وَسَدَّ الْأَبْوابَ إِلّا بابَهُ. ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَحِكْمَتَهُ.

فَقالَ: ”أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَعَلِيٌّ بابُها، فَمَنْ أَرادَ الْمَدِينَةَ وَالْحِكْمَةَ فَلْيَأْتِها مِنْ بابِها.“ ثُمَّ قالَ: ”أَنْتَ أَخِي وَوَصِيِّي وَوارِثِي. لَحْمُكَ مِنْ لَحْمِي، وَدَمُكَ مِنْ دَمِي. وَسِلْمُكَ سِلْمِي، وَحَرْبُكَ حَرْبِي. وَالْإِيمانُ مُخالِطٌ لَحْمَكَ وَدَمَكَ كَمَا خالَطَ لَحْمِي وَدَمِي. وَأَنْتَ غَداً عَلَى الْحَوْضِ خَلِيفَتِي. وَأَنْتَ تَقْضِي دَيْنِي، وَتُنْجِزُ عِداتِي. وَشِيعَتُكَ عَلَىٰ مَنابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْيَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلِي فِي الْجَنَّةِ وَهُمْ جِيرانِي. وَلَوْلا أَنْتَ يَا عَلِيُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِي.“ وَكانَ بَعْدَهُ هُدىً مِنَ الضَّلالِ، وَنُوراً مِنَ الْعَمىٰ، وَحَبْلَ اللّٰهِ الْمَتِينَ، وَصِراطَهُ الْمُسْتَقِيمَ.

لايُسْبَقُ بِقَرابَةٍ فِي رَحِمٍ، وَلَا بِسابِقَةٍ فِي دِينٍ، وَلَا يُلْحَقُ فِي مَنْقَبَةٍ مِنْ مَناقِبِهِ. يَحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِما وَآلِهِما، وَيُقاتِلُ عَلَى التَّأْوِيلِ، وَلَا تَأْخُذُهُ فِي اللّٰهِ لَوْمَةُ لائِمٍ. قَدْ وَتَرَ فِيهِ صَنادِيدَ الْعَرَبِ، وَقَتَلَ أَبْطالَهُمْ، وَناوَشَ ذُؤْبانَهُمْ، فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقاداً بَدْرِيَّةً وَخَيْبَرِيَّةً وَحُنَيْنِيَّةً وَغَيْرَهُنَّ. فَأَضَبَّتْ عَلَىٰ عَداوَتِهِ، وَأَكَبَّتْ عَلَىٰ مُنابَذَتِهِ. حَتَّىٰ قَتَلَ النَّاكِثِينَ وَالْقاسِطِينَ وَالْمارِقِينَ. وَلَمَّا قَضىٰ نَحْبَهُ وَقَتَلَهُ أَشْقَى الْآخِرِينَ يَتْبَعُ أَشْقَى الْأَوَّلِينَ. لَمْ يُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ فِي الْهادِينَ بَعْدَ الْهادِينَ. وَالْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلَىٰ مَقْتِهِ، مُجْتَمِعَةٌ عَلَىٰ قَطِيعَةِ رَحِمِهِ، وَ إِقْصاءِ وُلدِهِ، إِلّا الْقَلِيلَ مِمَّنْ وَفَىٰ لِرِعايَةِ الْحَقِّ فِيهِمْ.

 

ترجمه بخش سوم دعای ندبه

پیامبر اکرم (ص) در سال دهم هجری در اواخر دوره رسالت الهی خویش، فرمان الهی درباره ابلاغ ولایت الهیه امیر مؤمنان علی (ع) را دریافت‌کردند‌(1). پیامبر (ص) این فرمان الهی را در بازگشت از حَجّة‌ الوداع در غدیر خُم به مسلمانان ابلاغ فرمودند. ایشان در طی 23 سال دوره پیامبری و امامت امت مسلمان، بارها بسیاری از فضایل خاص امیر مؤمنان علی (ع) را بیان فرمودند که شماری از آن‌ها در این بخش از دعای ندبه آمده است.

 

1- ابلاغ ولایت الهیه امیر مؤمنان علی (ع)

آنگاه که دوره رسالت الهی پیامبر اکرم (ص) سپری شد، جانشین حقیقی خویش امیر مؤمنان علی بن ابی‌طالب (ع) را برای هدایت مؤمنان برگماشت. [چنان‌که خداوند در قرآن کریم بیان‌فرموده] پیامبر اکرم (ص) معرفی‌کننده دین خدا و بیم‌دهنده درباره نتایج ناگوار عدم پیروی از آن بوده ‌است و برای هر قومی هدایت‌کننده‌ای الهی خواهد بود. (2)

پیامبر (ص) در برابر انبوهی از مردم [در غدیر خم] فرمود: ”هرکه من مولای او بودم، پس علی مولای اوست. خدایا دوست بدار کسی که او را دوست دارد و دشمن بدار کسی که با او دشمنی کند. و یاری کن هرکه او را یاری کند و خوار کن هرکه بخواهد او را خوار کند.“ و فرمود: ”هر که من پیامبرش بودم، پس علی فرمانروای [شایسته] بر اوست.“

 

2- شماری از فضایل خاص امیر مؤمنان علی (ع)

پیامبر (ص) فرمود: ”[دل‌های] من و علی از یک درخت [باطنی خالص نورانی رشدیابنده] است و [دل‌های] سایر مردم از درختان [باطنی به‌وجود آمده از ما، اما با درجات خلوص] گوناگون‌اند.“

ایشان جایگاه علی‌ (ع) را نسبت به خود همچون جایگاه هارون به موسی قرار داد و به او فرمود:

”تو نسبت به من به‌ منزله هارون نسبت به موسایی، جز این‌که پس از من پیامبری نیست.“

پیامبر (ص) دخت گرامی خود، سرور بانوان جهانیان، را به همسری علی‌ (ع) در آورد. ایشان آنچه برای خویش از مسجد [ظاهری و باطنی] خود حلال بود، برای علی‌ (ع) نیز حلال‌کرد. و همه درهایی را که به مسجد [ظاهری و باطنی] خویش باز می‌شد، [به فرمان خدا] بست جز در خانه علی‌ (ع) را. آنگاه علم و حکمت خویش را به او سپرد.

پیامبر (ص) فرمود: ”من شهر علمم و علی دروازه‌ی این شهر است. پس هر‌که خواهان ورود به این شهر است، باید از دروازه‌ی آن وارد شود.“

سپس آن حضرت به امیر مؤمنان علی‌ (ع) فرمود: ”تو برادر و جانشین و وارث من هستی. گوشت و خون [باطنی] تو از گوشت و خون [باطنی] من است. صلح و آشتی با تو، صلح و آشتی با من، و جنگ با تو، جنگ با من است. ایمان [به خدا و حقایق هستی عالی الهی] با گوشت و خون [باطنی] تو آمیخته‌شده، چنان‌که با گوشت و خون [باطنی] من درآمیخته‌ است. تو فردا [در دوره امامت خود] جانشین من در عطاکردن از حوض کوثر [به دل‌های مؤمنان رهپوی راه خدا به میزان استحقاق‌شان] هستی. ادامه پرداخت‌های نورانی مرا [به رهروان شایسته راه خدا] تو به عهده می‌گیری و به وعده‌های من وفا می‌کنی. پیروان [راستین] تو بر منبرهایی از نورند، درحالی‌که سیمایشان سپید و درخشان است و در بهشت گرداگرد من و همسایگان منند. و اگر تو ای علی نبودی، اهل ایمان پس از من شناخته نمی‌شدند.“

 

3- سی سال امامت امیر مؤمنان علی (ع) به رغم 25 سال خلافت ظاهری مدعیان

همانا امیر مؤمنان علی‌(ع) نور هدایت الهی بود که پس از پیامبر اکرم (ص) نجات رهجویان و مؤمنان از گمراهی و نابینایی دل را به عهده داشت(3). امام علی (ع) رشته معنوی محکم ارتباط با خدا و راه معنوی مستقیم به سوی او بوده‌است.

در رابطه خویشاوندی با رسول خدا و در سابقه‌ ایمان و مسلمانی، کسی بر امام علی‌ (ع) پیشی نداشت. و در هیچ فضیلتی کسی به ایشان نرسید. (با این وجود، بیشتر مسلمانان تا مدت‌ها نه ولایت الهیه ایشان بر مؤمنان و نه اهمیت انتخاب ایشان برای رهبری سیاسی جامعه را درک نکردند.)

مشی معنوی و سیاسی امیر مؤمنان علی‌(ع) همواره همچون پیامبر اکرم‌(ص) بر اساس درک شاخص‌های اصلی دین راستین خدا و تأویل صحیح قرآن کریم بود. سرزنش هیچ سرزنش‌کننده‌ای نیز نمی‌توانست در اهتمام ایشان به مجاهدت [باطنی و ظاهری] در راه خدا خللی وارد کند.

تعداد زیادی از دشمنان دین خدا در نبردهای مختلف توسط امیر مؤمنان علی‌(ع) از پای درآمدند(4). هواهای نفسانی و تعصب‌های جاهلی قبیله‌ای و خویشاوندی، کینه‌ورزی و دشمنی با امیر مؤمنان را در دل‌های برخی مسلمانان رشدنیافته برجا نهاده بود. (بسیاری از آنان به ناچار و مصلحت‌جویانه مسلمان شده بودند.) امیر مؤمنان در دوره 5 ساله‌ای که رهبری سیاسی جامعه را به عهده گرفتند، به نبرد با ناکثین (پیمان‌شکنان)(5)، قاسطین (جفاپیشگان)(6)، و مارقین (خارج‌شدگان از دین حق و ولایت امام حق)(7)، پرداختند.

(بسیاری از مردم که اهمیت و ضرورت پیروی از امام حق برای نیل به حیات متعالی را درک نکرده بودند، از گرد ایشان پراکنده و سرگرم امور معیشت دنیوی شدند. خداوند پاسخ این ناسپاسی را محرومیت از وجود پربرکت امیر مؤمنان مقرر فرمود. قدر او نشناختند اعدای دل*شد جدا از سینه سیمای علی)(8)

همچون بسیاری از اولیای خدا، امیر مؤمنان امام علی‌(ع) به دست کوردل‌ترین و ناسپاس‌ترین افراد به شهادت رسید. (البته ایشان بسی پیش از دوره امامت به مقام شهادت باطنی رسیده بود.)

بسیاری [از مسلمانان ظاهری، در اثر غفلت،] فرمان الهی پیامبر اکرم‌ (ص) درباره راهنمایان الهی بعدی را نیز اطاعت نکردند. بسیاری [از مسلمانان ظاهری] بر دشمنی نسبت به ایشان پافشاری‌کردند، جز تعداد کمی از افراد که حق ایشان را رعایت و به پیمان پیامبر وفا‌کردند.

 

بخش سوم شعر دعای ندبه

این بخش از شعر دعای ندبه شامل بیان برخی معانی بخش سوم دعای ندبه درباره ویژگی‌های امیر مؤمنان علی (ع) به عنوان ولیّ حق، جانشین حقیقی پیامبر خاتم و امام مؤمنان است. در برخی موارد توضیح مختصری آورده‌ایم.

 

1- در بیان ویژگی ولایت و هدایت‌گری امیر مؤمنان علی (ع)

ویژگی ولایت الهیه و هدایت‌گری امیر مؤمنان حاصل فرجام نیک مجاهدات خالصانه و مداوم حضرت در فرایند رهپویی معنوی به سوی هستی عالی الهی با اهتمام به پیروی دقیق از رهنمودهای الهی ولیّ و امام حق، پیامبر اکرم (ص) بوده است.

هر وصیّ و هر ولی بر دین حق، نورش علی‌ست
هر هدایت بی‌گمـان از نـور او بر هـر دِلی‌ست

با ولایش دل ز خوابش خیـزد و در قم شود
گر فراموشش کند دل، راه جنّت گم شود (9)

یاری‌اش در طاعت و تقوای حق، تسلیمِ دل
او به حـق رهبـر شـود، او برکَنَد هر ظلمِ گِل

”حق‌ولی“ چون دستِ حقّ است و ازو دارد بَصر
رهـروان را می‌شـناســد،  دارد از دل‌هـا خبـر

دستِ حـق در چاهِ گِل، یـاور بُوَد بر خوش‌ادا
او کُنـد تثبیتِ اَقدامش به تهـذیب و صــفا

فضلِ حق، یک پای دل گشت از حَسن در معرفت
عشق و رحمت هم حسین آن پای دل در عافیت

هرکه دشمن دارد آن فرخنـده پِی، فرزانه شَـه
دست و پا بر دل ندارد، مانَـد از ذلت به چَـه

فلسفی، نحویّ و خود‌سر، جمله مملوکانِ گِل
گنـجِ قـارونیّ کـاذب را کُننـد اقبـالِ دل (10)

 

2- در بیان ویژگی شایستگی امیر مؤمنان برای همسری حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت فاطمه (س) جلوه‌ی استثنایی نور قدسی و پاک خداوند بوده‌اند که اصل آن در قلب مبارک پیامبر اکرم (ص) متجلی شده و در قرآن کریم کوثر (خیر بی‌نهایت) نام گرفته است. ازدواج امیر مؤمنان علی (ع) با حضرت فاطمه (س)، ظهور و نشانه‌ای از وصلت روحی کامل و پایدار و مخفی با نور قدسی حق بوده و برکات فراوان داشته است. (11)

چون به توحیدش علی بر شمسِ حق باشد وصی
حـق دهـد ناموس و قدسـی‌نـور خـود را بر ولی

هر زمان همسر گزیند شمسِ حقّ از خوشدلان
برترین باشـد،  به ظاهـر  شکلِ مردان یا زنـان

زوجِ باطن، جلــوه‌هـا دارد بـه گِـل در کثـرتش
زوجِ دل شفع است و انجامد به وتر از وحدتش

هر که از غفلت بجز حـق‌دلبـرش مونس گُزیـد
چون ادا شد حقّ آن، بر جنس اعلی هم رسـید

عاشق و معشوقِ حق را حایلی در عرصه نیست
هرچه خورشیدت برآید، نفس کاذب رفتنی‌ست (12)

هرچه زیبـایی به گِل رخ داده از زیبـا‌دل اسـت
گر به حق شیدا نباشی، سِیرِ دل در باطل است

هم نبی دیـد عشـقِ اعلی  در  علیّ  و  فاطمه
هم علی دیـد آن صـنم را  در  نبیّ  و  فاطمه. (13)

هم علی دارد بسی خوش جلوه‌ها از نور حق
هم بقـا زهـــرای دل‌نـورانیِ منشــور حـق

 

3- در بیان ویژگی امیر مؤمنان به عنوان باب ورود به مسجد باطنی پیامبر و شهر علم و حکمت الهی

خانه‌ی دل هر ولیّ خدا، یک بخش اندرونی و یک بخش بیرونی دارد، چنان‌که در گذشته بسیاری از خانه‌های ظاهری، بخش‌های اندرونی و بیرونی داشتند. بخش اندرونی خانه دل اولیا، ساحتی بی‌نهایت پاکیزه و از نور قدسی خدا و مخزن علم و حکمت الهی‌ست. تنها پیروان تطهیرشده، رشدیافته و مَحرم ولیّ خدا (اهل بیت باطنی) با سطوح مختلفی از اختیارات به این ساحت قدسی راه دارند. بخش بیرونی، شامل سطوح مختلفی برای خدمت‌رسانی و پاسخ‌گویی به طیف وسیعی از دل‌های کمتر مَحرم یا نامَحرم است.

مسجد النبی جلوه‌ای از خانه دل یا مسجد باطنی پیامبر اکرم (ص) بوده که طیف وسیعی از رهجویان و رهپویان راه خدا را می‌پذیرفته‌است. تا مدتی درب چندین خانه به مسجد ظاهری پیامبر باز بود. به عنوان نشانه‌ی مهمی از مَحرم‌بودن باطنی به مسجد باطنی، پیامبر به فرمان الهی اجازه دادند تنها درب خانه امیر مؤمنان به مسجد النبی باز بماند.

هنگامی‌که یک ولیّ خدا کار پرورش جانشین شایسته را به پایان می‌رساند، اختیار هدایت رهپویان شایسته بعدی را به او می‌سپارد. نور قدسی امیر مؤمنان از آغاز فرایند پرورش اولیا در عالَم دنیا، نقش هدایت‌گری دل‌ها را به‌عهده داشته‌است. پیامبر اکرم‌(ص) این ویژگی را می‌شناختند، ظهور کامل این نور را شاهد بودند و اختیارات کامل را به امیر مؤمنان سپردند.

او علی بود آن‌که هر مُرسَـل به نورش دل بیافت
احمـد او را هم به باطن هم به ظاهر برشـناخت

در ببست احمد به خوش دل‌مسجدش جز بر علی
راه دل را بس بـه ظاهـر هم عیـان کـرد آن نبـی

مصطفی چون بر علی، حقّ علم و حکمت را سپرد
جنس اعلـی را بـه هـر دوران بجـز اعلـی نبُـرد

هـر کـه معلومـات کـاذب را بزرگـی برشـمرد
بر دغل‌مسـتیّ خویش افـزود و در ذلت بمُرد

آنچه هر بازیگـری چون سـامریّ از گِل ببُـرد
جان هر دینـدارِ بی‌باطن به افسونش فسـرد

بی ولایت، مدعی بر اصـل دیـن راهـی نبُـرد
پوست را هر بی‌عمل بُرد و ز مغزش بر نخورد

چون علی خوش آیت است از صبرِ حق بر دل‌رَوند
باب حکمت بسـته باشد جز به صـبری حق‌پسند (14)

هرکه بر بی‌مهری و بی‌صـبری‌اش در را شکست
راه دل بر خود ببست، از جهل و گمراهی نرست

 

4- در بیان ویژگی برادری باطنی و حقیقی امیر مؤمنان علی (ع) با پیامبر اکرم (ص)، جانشینی ولیّ اعظم خدا و میراث‌بَری باطنی

گـرچـه افـراد از خـدا بـا هـم بـرادر‌فطـرتنـد
دل چو با افسونِ گِل سوزد، برون از نعمتند

هر که بر حق‌رهروی، هستیّ دل یابد جلی
او بـه حـق گـردد بـرادر بـا نبـیّ و بـا علـی

از بـرادرهای حـقّ  اکبــر وصی باشـد به ره
حـق‌بـرادرها بَرنـد ارزنـده ارث از مُلکِ شَـه

جنس قابیل از حسدورزی بماند از ارث خویش
جنس هابیل از خـدا گیرد بـه حـقّ  ارثیّه بیش

چون علی با مصطفی هم‌جنس و هم‌بنیان بُوَد
سِلمشـان و حربشـان هم در عمل یکســان بُوَد

هم بـه پـا گشـت از خـدا ایمـانِ بنیـادینشــان
هم شدند از جانشینانی به حق در حوضِ جان

”حق‌وصی“ پردازد از حوضش نکویان در طلب
او برآرد وعـده‌ها بر مستحق در خـوش‌ سـبب

 

5- در بیان ویژگی امیر مؤمنان در پرورش پیروان ره‌یافته به مراتب عالی هستی

پیروانش دائماً خـوش‌پاسـخ و بر طاعتش
نـور دل جامـع‌کننـد و برشــوند از منبـرش

منبـرِ عرشـیّ دلداران ز نـور اسـت و بلنـــد
تا نگشت آقا و سَرور دل، بِدان کِی برشوند

هرکه در ظاهـر رود بر منبـر و کرسیّ عشق
جلوه‌ای باشد ز دل‌سازیّ و دل‌درسیّ عشق

خوش برفت آنکو به باطن هم جمالش دیده شد
خوشـتر آن شمسـی که از جلـوت منابـر برنشـد

هرکه شمس‌الحق شود، تابد ز باطن جمله نور
او شود همجنس احمد، بر جِنانش در حضـور

مؤمن آن باشد که در دل نورِ حقّش مایه است
هرکه در کفر و نفاق افتاده، صیدش سایه است

هر دلی نـور از علی دارد، شناسـندش سـران
شمسِ حق می‌پرورانَد بس علی‌دل سـروران

او که در دلخانه گفت اقـرأ، تو قـرآن را بخوان
اسم اعظم گر نخواهد، خواندن از دل کِی توان (15)

مدعی همـواره بر طغیـان ازو سـبقت گرفت
وهمِ اســتغنا کِی از اکــرامِ حـقّ عـزّت گرفت (16)

ای بسـا بد‌خوانِ خوش‌ظاهـر که در طغیانِ خویش
منع خواندن‌کرده بر شمس‌الحقِ خوش‌خوانِ خویش (17)

بی ولیُّ اللَّـه ز بیــرَه کِی تـوان شـد بر هُـدا
کِی بیـابد رنج و دل‌کـوریّ گمراهــان شــفا

بعد احمد هم علی در رکن دل‌ها شد مقیـم
او بُوَد حبلُ‌المتین، او شد صراط المستقیـم

 

6- در توصیف مشی معنوی و سیاسی امیر مؤمنان بر اساس درک شاخص‌های اصلی دین راستین خدا و تأویل صحیح قرآن کریم

ربط خویشاوندی از ”مَحرم به حق“ در سنجش است
نـزد حـق، ناپـاک و دل‌پاکیــزه کِی در ســازش است

چون علی در پاکی‌اش مَحـرم به نوری بی‌حـد است
هم به باطن هم به ظاهر، خویش‌تر با احمد است

یـارِ نیـک‌اقبــالِ حـق، در دیـن بَرو پیشـی نبــود
چشـمِ خویش از ابتـدا تنهـا به دل‌مَحـرم گشـود

همچو احمد سوی حق، بی‌رنگ و خالص ره گشود
هیچکس در منقبت همســان و همتـایش نبــود

عـزم آن شَــه، مظهــریّ از قـدرت پـاکــیّ دل
جهـد پیروزش، نشان از اصلِ خوش‌درکیّ دل

عزّت حق، خون گرگین‌نفسِ دون ریزد به خاک
سرزنش‌هـا گر کنـد هر خـارِ در ذلّت چه باک

گـر گریـزان شـد ز دنیــایی‌جـدل با خـارِ ره
حملـه در حـق‌جبهـه‌هـا دارد مهیّــا بر گُنـه

چون جدل با خـارِ ره، بر دل خسـارت‌ها زند
حلمِ نیکو پیشه سازد تا از آن خوش بگـذرد

عبد حق، بر زشت و بی‌ارزش تمرکز کِی کُند
روح زیبــا، بس لطیفش را به ذلت کِی بَـرد

رهرو حق چون علی را خوش فرا خوانَد به دل
یـاورش یـابد به هر دشـواری و هر کیـدِ گِـل

اصل میدان در اُحد یا بدر و خیبر در دل است
دل‌جهادی هر زمان در بین حقّ و باطل است

هرچه حق‌رهپوی دل بر نفس دون شد چیره‌تر
دشــمنیّ اهـل گِـل بـا نـور دل شـد دیــده‌تـر

بنده چون حق را بخوانَد، دینِ خود خالص کند
غیـر حـق در دل نگیـرد، نـورِ دل شـاخص کنـد

چون به صدقش جهدِ حق دارد، برون رفت از سعیر
نـورِ دل، وی را بُـوَد در عرصــه سـلطانی نصــیر (18)

او به دلنورش زند هر خصمِ دل را بر زمین
چون شناسد ناکثین و قاسطین و مارقین

ناکثین و قاسطین، بر عزمِ خود شایستگی
در جفا و مکرِ دون، وامانده از حـق‌بندگی

قاسطین بر”حق‌ولی“ دائم حسد ورزیده‌اند
وهمِ اســتغنا ز حـق را زیـرکی بشـمرده‌اند

ناکثین گر ظاهراً با ”حق‌ولی“ همره شـوند
از نفـاق و نقض پیمـان دائماً گمره شـوند

مارقین با ”حق‌ولی“ گر نرم و هم‌پیمان شوند
بس به تردید و تمرّد، طعمه بر شیطان شوند

 

7- جفا به امیر مؤمنان و اهل بیت (ع) جفا به شخصیت الهی قلب معنوی خویش است

هـر نکـو‌دل، جهـدِ باطـن کــرده بـا دل‌دشــمنان
با علی گشت این مهم در صحنِ ظاهر هم عیان

دشمنیّش می‌کنـد دل را ز حـق محـروم و خـوار
قاتلش در صـحن ظـاهــر، جلــوه‌ای از بی‌عیــار

حق نشان داد آن‌که در گِل‌صحنه دل را دشمن است
هستِ خود را می‌کُشـد، در حزبی از اهـریمن اسـت

هسـتِ باطـن را خـدا در صحنِ ظاهـر پـرورَد
رستگار آن دل که از هر بندِ گِل خوش بگذرد

هر که در هر مرتبت در راه رحمـان سر بداد
دست حقّ از نور دل بر وِی سری برتـر بداد

کُشته در راه خدا را مرده بشمردن خطاست
زنده‌ای پاینده باشد، رزق نورش با خداست (19)

هر که بر آئین رحمان نفس دونش را کُشَد
دل شود گر جسم او ظاهر به گِل یا در لَحَد

اشـقیا بر کیـدِ گِل، هسـتیّ دل باطل کننـد
امـر احمـد را رهـا، دل را فـدا بـر گِـل کننـد

 

منابع و توضیحات

1- سوره مبارکه مائده 67.

2- سوره مبارکه رعد 7.

راهنما و راهبر الهی حقیقی کسی است که به درجه عالی رشد معنوی (خورشید حقیقی) رسیده و دارای خِرد الهی باشد. نور مقدس امیر مؤمنان علی (ع) به عنوان هدایت‌کننده الهی در دل‌های همه راهنمایان الهی حقیقی حضور دارد.

3- به علت عدم رشد معنوی کافی بیشتر مسلمانان، امام علی (ع) تا 25 سال پس از رحلت پیامبر (ص) رهبری ظاهری مسلمانان را به عهده نداشتند. پس از شورش مردم علیه حکومت منافقانه عثمان بن عفان و کشته‌شدن او، امام علی (ع) با اصرار فراوان مردم، رهبری سیاسی جامعه را پذیرفتند. اما انتظار بسیاری از طرفداران رهبری امام، از جمله طلحه و زبیر، کسب سهم بیشتری از مال و مقام دنیوی بود نه تمایل به رشد معنوی با پیروی از امام حق.

4- ضرورت حفاظت از جامعه در برابر توطئه‌ها و هجوم دشمنان ایجاب می‌کرد که مسلمانان به نبرد با دشمنان بپردازند. مجاهدات اصحاب پیامبر اکرم (ص) به ویژه مجاهدت حیرت‌انگیز علی (ع) در دشوارترین شرایط برای حفظ جان پیامبر و استقرار و معرفی دین راستین خدا ضروری بود. این مجاهدات همچنین جلوه‌ای از مجاهدت باطنی رهپویان هستی عالی الهی برای حفظ و توسعه‌ی ارزشهای الهی بوده است.

5- پیمان‌شکنان به تحریک و سرکردگی طلحه و زبیر و همکاری عایشه، بر حکومت امام علی (ع) شوریدند و بصره را تصرف کردند اما شکست خفت‌باری را متحمل شدند.

6- جفاپیشگان به سرکردگی معاویه، از همان ابتدا از پذیرش حکومت امام علی (ع) امتناع کردند و نبرد با امام حق را بر تسلیم‌شدن به حق و پذیرش روابط اجتماعی عادلانه ترجیح دادند. معاویه در آستانه شکست، با حیله‌ی بر سر نیزه کردن قرآن، شمار زیادی از سپاهیان امام را فریفت و ظاهراً از شکست گریخت.

7- مارقین یا خوارج، بخشی از فریب‌خوردگان سپاه امیر مؤمنان بودند. آنان پس از پی‌بردن به حیله معاویه و عمرو بن العاص در ماجرای حکمیت میان حقانیت امیر مؤمنان و معاویه، امام را نیز مانند خود در پذیرش حکمیت مقصر دانستند و بر ایشان شوریدند. بسیاری از آنان در نبرد با امیر مؤمنان کشته شدند.

8- کتاب ”سرود دو میراث گرانبهای پیامبر خِرد و عشق“، ص 24.

9- معنای باطنی قم

قم به معنی ساحتی والا از هستی الهی دل است که در آن، دل در فضای باطنی قائم به قسط می‌شود.

10- گنج کاذب دارایی‌های دنیوی و پوسته‌های علوم دینی

منظور از فلسفی در اینجا فلسفه‌دان یا فیلسوفی است که بر عقل غیر متصل به نور قدسی هستی عالی الهی تکیه دارد. نحوی، کنایه از کسانی است که تنها در صرف و نحو و جزئیات پوسته‌های علوم دینی تبحر دارند و گمان می‌کنند که به گنج حقیقی دست یافته‌اند. آنان به دلیل عمل‌نکردن صحیح به رهنمودهای الهی، فرایند تطهیر دل را طی نکرده و از نور هستی عالی الهی بی‌بهره‌اند.

مستِ نحوی بر علومش غرّه شد * موجِ حق‌دریا رسید و غرقه شد (کتاب ”سرود دو میراث گرانبهای پیامبر خِرد و عشق“، ص 182)

11- وصال نور قدسی حق

خداوند در قرآن کریم به حقیقت وصلت روحی کامل و پایدار و مخفی با نور قدسی خویش با تمثیل ”وصلت با دخت ولیّ مقرب مشروط بر تکمیل فرایند رهپویی معنوی زیر نظر ولی“ اشاره فرموده است (قصص 27).

12- عاشق و معشوق حقیقی

میان عاشـق و معشـوق هیچ حایل نیست * تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

13- عشق اعلی، صنم و معبود حقیقی

عشق اعلی، نور قدسی خداوند متعال است که صنم و معبود حقیقی است.

14- امیر مؤمنان به عنوان تجسم روزه و صبر، باب ورود دل به ساحت علم و حکمت الهی

دل‌روند به معنی فرایند تطهیر و رهپویی معنوی دل است. اولیای خدا در بیان معانی برخی آیات، پیامبر (ص) را تجسم نماز و امیر مؤمنان را تجسم روزه و صبر دانسته‌اند. توانایی‌های عالی پیامبران و اولیای الهی حاصل رشد روحی و بهره‌مندی از علم و حکمت الهی بوده است. پیامبر اکرم (ص) و همه جانشینان حقیقی ایشان، تمامی توانایی‌های پیامبران (از جمله آنچه توسط حضرت داود، سلیمان، موسی و عیسی علیهم السلام به ظهور رسید) را در فضای باطنی داشته‌اند و آن‌ها را توسعه داده‌اند. مثلاً معنای باطنی توانایی زره‌سازی حضرت داود (ع)، تدارک سپر حفاظتی مؤثر برای دل‌های جهادگران باطنی است.

15- سوره مبارکه علق، آیه 1.

16– همان، آیات 8-3.

17- همان، آیات 14-9.

18- سوره مبارکه مریم 71 و 72، حجرات 15، عنکبوت 69، اسراء 80، …

19- سوره مبارکه آل عمران 171-169.

 

برخی مطالب مرتبط

بیداری دل و طلب فرج برای پیمودن راه اولیا – شرحی بر دعای ندبه (1)

برخی ویژگی‌ها و وظایف اولیا تا پیامبر خاتم – شرحی بر دعای ندبه (2)

آغاز بیداری دل – شرحی بر دعای ندبه (4)

نکاتی درباره برخی حقایق هستی و اهداف زندگی (1)

نگاهی به شاخص‌های اصلی دین راستین خدا … (1)

اسلام راستین – اسلام‌شناسی به زبان ساده (1)

پرسش و پاسخ درباره برخورد محترمانه

پرسش و پاسخ درباره آمرزش گناهان با گریه بر امام حسین (ع)

پیام نوروزی احمد علوی تبار

پرسش و پاسخ درباره عدالت الهی و امام زمان (عج)

پرسش و پاسخ درباره اهمیت نماز

گزیده‌ای از طوبای محبت – بسم الله

نکاتی درباره رهپویی دل و مشی معنوی صحیح (1)

نکاتی درباره نظام‌سازی اجتماعی مبتنی بر ارزش‌های دینی (1)

شرحی بر شعر سوز و ساز رمضان (1)

شرحی بر شعر راز حج – حج دل (1)

خورشید حقیقی – شرحی بر شعر پیامبر خِرد و عشق (1)

چگونه مشکلات زندگی را حل کنیم – شرحی بر شعر با رضا بنشین (1)

نگاهی به دیدگاه روان‌شناختی و روان‌درمانی آنتونی رابینز (1)

مختصری درباره رویداد غدیر خم

2 پاسخ به “برخی ویژگی‌های امیر مؤمنان علی (ع) – شرحی بر دعای ندبه (3)”

  1. فرهاد پیریایی گفت:

    با سلام

    به نظر شما، ما بیش از اندازه به خصوصیات و ویژگی‌های ائمه از منظر روحانی و اخلاقی نپرداخته‌ایم؟
    آیا زمان آن نرسیده که برای ملموس کردن ائمه برای مردم‌، ابعاد دیگر وجودی این عزیزان را بازگو کنیم؟

    ما هیچوقت در مورد شغل ائمه صحبت نکرده‌ایم
    از اینکه امورات اهل بیتشان را از نظر مالی چگونه اداره می‌کردند.
    سبک این عزیزان در ازدواج فرزندانشان، ملاک‌ها و هنجارهایشان در این امور
    نحوه معاشرت اجتماعی
    فرهنگ برخوردشان با مخالفان و معاندانشان
    سبک زندگی روزمره آنها و مواردی از این قبیل …

    • admin گفت:

      سلام و درود بر شما

      از بررسی عملکرد اولیای خدا در عرصه‌های مختلف زندگی می‌توان دریافت که برای آنان، برخلاف افراد غافل و گمراه، امور دنیایی و تمامی وظایف خانوادگی و شغلی و فعالیت‌های اصلاح‌گرانه، ذیل یک پروژه بزرگ آخرتی معنا داشته و تعریف شده است.

      پروژه اصلی زندگی برای آنان، مبارزه با نفس کاذب دنیوی (جهاد اکبر) و رهپویی باطنی در راه خدا مطابق رهنمودهای الهی، به منظور ارتقای کیفیت روح خویش و نیل به مراتب عالی‌تر هستی با بهره‌مندی از درجات بالای انرژی حیاتی الهی (متناظر با درجات عالی خِرد الهی) و تولید انرژی حیاتی و توسعه خِرد الهی از جمله با پرورش رهپویان راستین راه خدا بوده است. این پروژه بزرگ و بسیار با ارزش را می‌توان ”تجارت آخرتی“ یا ”تحصیل آخرتی“ نامید.

      البته ”تحصیل آخرتی“ به معنی دستیابی به ”معرفت حضوری“ است و با تحصیل مرسوم در حوزه و دانشگاه (که می‌تواند به معرفت محدود حصولی بینجامد) تفاوت دارد. تجارت یا تحصیل آخرتی نیازی به سواد خواندن و نوشتن نیز ندارد. اما مستلزم تقوا و عملکرد رحمانی (در روابط خانوادگی و شغلی و تعامل با دیگران و نحوه کسب درآمد و استفاده از نعمت‌های دنیوی) است. پرهیز از دنیاپرستی و توسعه‌طلبی و برتری‌جویی دنیوی، عدم تعدی به حقوق دیگران، التزام به صدق، پاکدامنی، درستکاری، انصاف، ادب، مهرورزی، شکیبایی، عفو و احسان، و پرهیز از تکبر، فخرفروشی، خودنمایی، فریب‌کاری، عیب‌جویی، بحث و جدل، غیبت، تهمت، بخل، حسد، تنفر، خشونت، کینه‌ورزی، ریاکاری، اسراف، کم‌فروشی و هرگونه فساد اقتصادی و اخلاقی، از جمله مصادیق پرهیزکاری و عملکرد رحمانی است.

      اگر مطابق این رهنمودهای الهی اساسی عمل نکنیم، قابلیت‌های الهی قلب معنوی ما فعال نمی‌شود و نمی‌توانیم درجات بالاتر انرژی حیاتی الهی را جذب کنیم. و بدون بهره‌مندی از درجات بالاتر انرژی حیاتی الهی، دل ما نور حقیقی کافی ندارد و تشخیص حق و باطل در بسیاری موارد برای ما دشوار و ناممکن خواهد بود. علوم و فنون دنیایی (که در حد معینی می‌توانند برای امور دنیایی ما مفید باشند) و همچنین پوسته‌های علوم دینی، نه تنها در بهبود وضعیت دل کمکی به ما نمی‌کنند، بلکه بر ناخالصی‌های دل می‌افزایند و تقرب به خداوند و بهره‌مندی از درجات بالاتر انرژی حیاتی الهی را دشوارتر می‌کنند.

      اولیای خدا برای امرار معاش دنیوی به کارهایی مانند کشاورزی، چوپانی، دامداری، نجاری، زنبیل‌بافی، خیاطی، کفاشی و غیره اشتغال داشته و در کار و زندگی خود به صدق و اخلاص و انصاف و درستکاری و افزایش کیفیت کار و ساده‌زیستی و توکل و انفاق و گشاده‌رویی و نرم‌خویی و مدارا با بی‌ادبان و آزاردهندگان و مشرکان (غیر معاند) اهتمام ورزیده‌اند. در عصر حاضر، آنان ممکن است به کارهای دیگری در زمینه صنعت یا خدمات دیگر نیز اشتغال داشته باشند. در هر حال، همه فعالیت‌های آنان، چنان‌که خداوند می‌پسندد و آموزش می‌دهد، بخشی از فرایند رهپویی معنوی و نماز باطنی در پروژه اصلی آخرتی و با نیت بهبود وضعیت قلب معنوی و تقرب به هستی عالی الهی است. (بقره 225، انعام 162، نور 37 و 38، شعراء 90-88، …)

      اندیشه سیاسی نیز نزد اولیای خدا تابعی از مقتضیات پروژه اصلی آخرتی (جهاد باطنی و تولید انرژی حیاتی الهی) است. اگر این نکته را در نظر نداشته باشیم، ممکن است همچون بسیاری دیگر، به الگوبرداری کلیشه‌ای از زندگی آنان بپردازیم و نتوانیم به مسیر درست زندگی نزدیک شویم.

      مطلب درباره زندگی و سلوک اولیای خدا بسیار است. در بخش‌های مختلف به ویژه بخش دوم مقاله ”خورشید حقیقی …“، مطالبی درباره زندگی و مشی معنوی پیامبر اکرم (ص) آورده‌ایم.

      در عصر حاضر، با مسائلی مانند ازدواج فرزندان، از برخی جهات نمی‌توان و نباید به شیوه‌های مرسوم در گذشته (که ازدواج زوجین غالباً بدون آشنایی و دیدار قبلی آنان با یکدیگر صورت می‌گرفت) برخورد کرد.

      پذیرای مطالب مفید شما در همه زمینه‌ها هستیم.

      رحمت و برکات خداوند بر شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

مطالب مرتبط

رهپویی دل

نکاتی درباره رهپویی دل و مشی معنوی صحیح (4)

احمد علوی تبار - بهمن 1400   بخش چهارم - عوامل اختلال در فرایند رهپویی معنوی یکی از عوامل مهم ...
admin
05 اردیبهشت 1401

خورشید حقیقی – شرحی بر شعر پیامبر خِرد و عشق (2)

احمد علوی تبار - بهار 1401   بخش دوم - نکاتی درباره زندگی و اوصاف پیامبر خِرد و عشق خداوند ...
admin
19 اردیبهشت 1401

چگونه مشکلات زندگی را حل کنیم – شرحی بر شعر با رضا بنشین (1)

احمد علوی تبار - خرداد 1401   چکیده مشکلات زندگی دنیایی ریشه در ماهیت ناامن عالَم دنیا و محدودیت عقل ...
admin
18 خرداد 1401